فصول

  1. 1
  2. 2
  3. 3
  4. 4
  5. 5
  6. 6
  7. 7
  8. 8
  9. 9
  10. 10
  11. 11
  12. 12
  13. 13
  14. 14
  15. 15
  16. 16
  17. 17
  18. 18
  19. 19
  20. 20
  21. 21
  22. 22
  23. 23
  24. 24
  25. 25
  26. 26
  27. 27
  28. 28
  29. 29
  30. 30
  31. 31
  32. 32
  33. 33
  34. 34
  35. 35
  36. 36
  37. 37
  38. 38
  39. 39
  40. 40
  41. 41
  42. 42

کتاب عهد عتیق

عهد جدید

ایوب 22 هزارۀ نو (NMV)

گفتار اِلیفاز

1. آنگاه اِلیفازِ تیمانی در پاسخ گفت:

2. «آیا آدمی به خدا منفعت تواند رسانید؟آیا حتی مرد حکیم برای او سودمند تواند بود؟

3. اگر تو پارسا باشی، چه لذتی نصیب قادر مطلق خواهد شد؟اگر طریقهایت بی‌عیب باشد، چه نفعی به او خواهد رسید؟

4. «آیا به سبب خداترسیِ توست که تأدیبت می‌کند،یا تو را به محاکمه می‌کشد؟

5. آیا شرارت تو عظیم نیست،و گناهانت بی‌انتها نِی؟

6. زیرا از برادرانت به ناحق گِرو گرفتی،و لباسِ برهنگان را برکَندی.

7. به خستگان آب ندادی،و نان از گرسنگان دریغ داشتی.

8. پنداشتی که قدرتمندانْ زمین را تصاحب می‌کنند،و بلندمرتبگان در آن زیست می‌نمایند.

9. بیوه‌زنان را تهی‌دست روانه کردی،و بازوی یتیمان شکسته شد.

10. از این روست که دامها از هر سو احاطه‌ات کرده،و وحشت به ناگاه تو را درگرفته است،

11. که تاریکی نمی‌گذارد چیزی ببینی،و سِیلْ تو را می‌پوشانَد.

12. «آیا خدا در جایهای رفیع آسمان نیست؟ببین بلندترین ستارگان چه رفیع‌اند!

13. و تو می‌گویی: ”خدا چه می‌داند؟آیا می‌تواند از میانِ تاریکیِ غلیظ داوری کند؟

14. ابرها مخفیگاه اوست، پس نمی‌بیند،او بر تارکِ آسمانها می‌خرامد.“

15. آیا در طریق قدما همچنان پیش می‌روی،که مردمان شریر در آن گام زده‌اند؟

16. همانها که پیش از وقتْ ربوده شدند،و بنیاد‌شان را سیلاب برد.

17. که به خدا گفتند: ”از ما دور شو!“یا ”قادر مطلق به ما چه توانَد کرد؟“

18. حال آنکه او بود که خانه‌هایشان را به نعمات پر می‌ساخت،پس من از تدبیر شریران به دور می‌ایستم.

19. پارسایان چون این را بینند، شادمان خواهند شد؛بی‌گناهان ایشان را استهزا کرده، خواهند گفت:

20. ”به‌یقین مخالفان ما منقطع شدند،و دولتِ ایشان را آتش در کام کشید.“

21. «پس تسلیم خدا باش که از صلح و سلامت برخوردار خواهی بود،و بدین‌گونه سعادت به تو روی خواهد کرد.

22. تعلیم را از دهانِ او پذیرا شو،و سخنانش را در دلت جای ده.

23. اگر نزد قادر مطلق بازگشت کنی، بنا خواهی شد،اگر ظلم را از خیمۀ خود دور سازی.

24. اگر طلای خود را در خاک نَهی،و طلای اوفیر را میان سنگهای نهرها بگذاری،

25. آنگاه قادر مطلق طلای تو خواهد بود،و نقرۀ خالصِ تو.

26. زیرا آنگاه از قادر مطلق لذت خواهی برد،و روی خود را به سوی خدا بر خواهی افراشت.

27. به درگاهش استدعا خواهی کردو او تو را اجابت خواهد نمود،و تو نذرهای خویش را اَدا خواهی کرد.

28. آنچه عزم کنی برایت برقرار خواهد شد،و روشنایی بر راههایت خواهد تابید.

29. چون مردمان پست گردند، تو می‌گویی: ”سرافرازی باشد؛“و او افتاده‌دلان را نجات خواهد بخشید.

30. او کسانی را که بی‌گناه نیستند خواهد رهانید،و به پاکیِ دستان تو رهایی خواهند یافت.»