فصول

  1. 1
  2. 2
  3. 3
  4. 4
  5. 5
  6. 6
  7. 7
  8. 8
  9. 9
  10. 10
  11. 11
  12. 12
  13. 13
  14. 14
  15. 15
  16. 16
  17. 17
  18. 18
  19. 19
  20. 20
  21. 21
  22. 22
  23. 23
  24. 24
  25. 25
  26. 26
  27. 27
  28. 28
  29. 29
  30. 30
  31. 31
  32. 32
  33. 33
  34. 34
  35. 35
  36. 36
  37. 37
  38. 38
  39. 39
  40. 40
  41. 41
  42. 42

کتاب عهد عتیق

عهد جدید

ایوب 21 هزارۀ نو (NMV)

پاسخ ایوب

1. آنگاه ایوب در پاسخ گفت:

2. «سخنم را به‌دقّت بشنوید،این باشد تسلی شما به من.

3. تحملم کنید تا سخن بگویم،و پس از سخن گفتنم به تمسخر ادامه دهید.

4. «و اما من، آیا شکایت از آدمی دارم؟پس چرا بی‌تاب نباشم؟

5. بر من بنگرید و حیران شوید،و دست بر دهانتان نهید.

6. هرگاه به یاد می‌آورم، به وحشت می‌افتم،و لرزه بر اندامم مستولی می‌شود.

7. از چه رو شریران زنده می‌مانند،به سن پیری می‌رسند و در توانایی نیرومند می‌گردند؟

8. فرزندان ایشان در حضورشان با ایشان استوار می‌شوند،نسل ایشان، در برابر دیدگانشان.

9. خانه‌ها‌یشان از وحشت در امان است،و چوب خدا بالای سرشان نیست.

10. گاو نرِ ایشان در جفتگیری خطا نمی‌کند؛ماده‌گاوشان می‌زاید و سِقط نمی‌کند.

11. کودکانشان را همچون گَله بیرون می‌فرستند،و فرزندانشان به رقص و پایکوبی می‌پردازند.

12. به نوای دفّ و بربط می‌سرایند،و به آوازِ نِی شادی می‌کنند.

13. روزگار خویش به سعادتمندی می‌گذرانند،و در آرامش به هاویه فرود می‌شوند.

14. به خدا می‌گویند: ”از ما دور شو!ما خواهان شناخت طریقهای تو نیستیم.

15. قادر مطلق کیست که عبادتش کنیم؟از استدعا به درگاه او ما را چه سود؟“

16. اما سعادتمندیِ ایشان در دست خودشان نیست،پس، از مشورت شریران به دور می‌ایستم.

17. «چند بار دیده‌اید که چراغ شریران خاموش شود؟یا مصیبت بر آنان نازل گردد؟یا خدا در غضب خویش ایشان را به دردها گرفتار سازد؟

18. چند بار دیده‌اید که چون کاه در برابر باد باشند،یا چون خَس که تندباد آن را بِرُبایَد؟

19. می‌گویید: ”خدا مکافات ایشان را برای فرزندانشان می‌اندوزد.“باشد که خودشان را سزا دهد تا بدانند!

20. باشد که چشمان خودشان نظاره‌گرِ نابودیشان باشد،باشد که از غضبِ قادر مطلق بنوشند!

21. زیرا او را از آنچه پس از او بر سرِ اهل خانه‌اش می‌آید چه باک،آنگاه که شمار ماههای زندگی‌اش قطع می‌گردد؟

22. «آیا خدا را دانش توان آموخت؟حال‌آنکه او خود والامرتبگان را داوری می‌کند.

23. یکی در اوج قوّت می‌میرد،و در کمالِ آسایش و امنیت؛

24. شکمش سیر است، و مغز استخوانهایش تر و تازه.

25. دیگری در تلخی جان می‌میرد،و طعم سعادت را هرگز نمی‌چشد.

26. هر دو در کنار هم در دل خاک می‌خوابند،و کرمها ایشان را می‌پوشاند.

27. «اینک افکارتان را نیک می‌دانم،و تدبیرهایی را که برای آزار من می‌اندیشید.

28. زیرا می‌گویید: ”کجاست خانۀ نجیب‌زاده؟کجاست خیمه‌ای که شریران در آن ساکن بودند؟“

29. آیا از رهگذران نپرسیده‌اید؟و آیا شواهد ایشان را تصدیق نمی‌دارید؟

30. اینکه مرد شریر در روز بلا مصون می‌ماند،و در روز غضب رهایی می‌یابد؟

31. کیست که رفتار او را رو به رو تقبیح کند؟و کیست که او را به سبب کرده‌هایش سزا دهد؟

32. او را به گورستان حمل خواهند کرد،و بر مزار او پاس خواهند داد.

33. کُلوخهای وادی برایش شیرین است؛مردمان جملگی از پی‌اش می‌روند،و پیشاپیش او گروهی بی‌شمار روانند.

34. پس چگونه مرا به سخنان باطل تسلی توانید داد؟از جوابهایتان جز بی‌وفایی باقی نمی‌ماند.»