فصول

  1. 1
  2. 2
  3. 3
  4. 4
  5. 5
  6. 6
  7. 7
  8. 8
  9. 9
  10. 10
  11. 11
  12. 12
  13. 13
  14. 14
  15. 15
  16. 16
  17. 17
  18. 18
  19. 19
  20. 20
  21. 21
  22. 22
  23. 23
  24. 24
  25. 25
  26. 26
  27. 27
  28. 28
  29. 29
  30. 30
  31. 31
  32. 32
  33. 33
  34. 34
  35. 35
  36. 36
  37. 37
  38. 38
  39. 39
  40. 40
  41. 41
  42. 42

کتاب عهد عتیق

عهد جدید

ایوب 13 هزارۀ نو (NMV)

1. «اینک چشمان من همۀ اینها را دیده،و گوش من آنها را شنیده و فهمیده است.

2. آنچه شما می‌دانید، من نیز می‌دانم،و کمتر از شما نیستم؛

3. اما سخن من با قادر مطلق است؛آرزو دارم نزد او حُجّت بیاورم.

4. و اما شما، به دروغها حقیقت را می‌پوشانید؛براستی که جملگی، طبیبان بی‌خاصیتید!

5. کاش که به کُل خاموش می‌شدید،که برای شما این حکمت می‌بود!

6. تمنا اینکه حُجّت مرا بشنوید،و به دعوی لبهایم گوش فرا دهید.

7. آیا برای خدا به ناحق سخن خواهید گفت،و برای او سخن فریب بر زبان خواهید راند؟

8. آیا می‌خواهید از او طرفداری کنید؟آیا می‌خواهید از حق او دفاع کنید؟

9. آیا برای‌تان نیکو خواهد شد اگر شما را بیازماید؟آیا می‌توانید او را فریب دهید، چنانکه انسانی را؟

10. به‌یقین شما را توبیخ خواهد کرد،اگر در نهان طرفداری کنید.

11. آیا عظمت او شما را به هراس نمی‌افکنَد،و وحشت او بر شما مستولی نمی‌شود؟

12. سخنان نغز شما، مَثَلهایی از غبار بیش نیست،و دفاعیات شما، دفاعیات گِلین است.

13. «خاموش باشید و بگذارید سخن بگویم؛بگذارید هر چه خواهد بر من بشود!

14. چرا گوشت تن خویش به دندان گیرم،و جان خویش در کف نهم؟

15. حتی اگر مرا بکُشد، بر او امید خواهم داشت؛اما در برابر او از راههای خویش دفاع خواهم کرد.

16. به‌واقع این برای من نجات خواهد شد،زیرا شخص خدانشناس در برابر او حضور نتواند یافت.

17. به سخنان من به‌دقّت گوش فرا دهید،و بیانات من به گوشهای شما برسد.

18. اینک دادخواست خویش آماده کرده‌ام،و می‌دانم که حقانیّتم به ثبوت خواهد رسید.

19. کیست که بر من ادعا وارد آورد؟زیرا آنگاه خاموش شده، جان را تسلیم خواهم کرد.

20. «تنها دو چیز به من عطا فرما،که آنگاه خود را از حضور تو پنهان نخواهم کرد:

21. دست خویش از من برگیر،و هیبتت مرا مترسانَد.

22. آنگاه بخوان و من پاسخ خواهم داد،یا بگذار من بگویم، و تو مرا پاسخ دِه.

23. خطایا و گناهانم چقدر است؟نافرمانی و گناهم را بر من معلوم دار.

24. چرا رویت را پنهان می‌کنی،و مرا دشمن خویش می‌شماری؟

25. آیا برگی رانده از باد را می‌ترسانی،و کاهِ خشکیده را تعقیب می‌کنی؟

26. زیرا چیزهای تلخ بر ضد من می‌نویسی،و گناهان جوانی‌ام را میراث من می‌گردانی.

27. پاهایم را در کُنده می‌نهی،همۀ راههایم را زیر نظر داری،و بر کف پاهایم نشان می‌گذاری؛

28. حال آنکه مانند چیز گندیده،و همچون جامۀ بیدخورده ضایع می‌شوم.