فصول

  1. 1
  2. 2
  3. 3
  4. 4
  5. 5
  6. 6
  7. 7
  8. 8
  9. 9
  10. 10
  11. 11
  12. 12
  13. 13
  14. 14
  15. 15
  16. 16
  17. 17
  18. 18
  19. 19
  20. 20
  21. 21
  22. 22
  23. 23
  24. 24
  25. 25
  26. 26
  27. 27
  28. 28
  29. 29
  30. 30
  31. 31
  32. 32
  33. 33
  34. 34
  35. 35
  36. 36
  37. 37
  38. 38
  39. 39
  40. 40
  41. 41
  42. 42

کتاب عهد عتیق

عهد جدید

ایوب 36 Old Persian Version (OPV)

1. و الیهو بازگفت:

2. «برای مناندکی صبرکن تا تو را اعلام نمایم، زیرا از برای خدا هنوز سخنی باقی است.

3. علم خود را از دورخواهم آورد و به خالق خویش، عدالت راتوصیف خواهم نمود.

4. چونکه حقیقت کلام من دروغ نیست، و آنکه در علم کامل است نزد توحاضر است.

5. اینک خدا قدیر است و کسی رااهانت نمی کند و در قوت عقل قادر است.

6. شریررا زنده نگاه نمی دارد و داد مسکینان را میدهد.

7. چشمان خود را از عادلان برنمی گرداند، بلکه ایشان را با پادشاهان بر کرسی تا به ابد مینشاند، پس سرافراشته میشوند.

8. اما هرگاه به زنجیرهابسته شوند، و به بندهای مصیبت گرفتار گردند،

9. آنگاه اعمال ایشان را به ایشان مینمایاند وتقصیرهای ایشان را از اینکه تکبر نمودهاند،

10. وگوشهای ایشان را برای تادیب باز میکند، و امرمی فرماید تا از گناه بازگشت نمایند.

11. پس اگربشنوند و او را عبادت نمایند، ایام خویش را درسعادت بسر خواهند برد، و سالهای خود را درشادمانی.

12. و اما اگر نشنوند از تیغ خواهند افتاد، و بدون معرفت، جان را خواهند سپرد.

13. اماآنانی که در دل، فاجرند غضب را ذخیره مینمایند، و چون ایشان را میبندد استغاثه نمی نمایند.

14. ایشان در عنفوان جوانی میمیرندو حیات ایشان با فاسقان (تلف میشود).

15. مصیبت کشان را به مصیبت ایشان نجات میبخشد و گوش ایشان را در تنگی باز میکند.

16. «پس تو را نیز از دهان مصیبت بیرون میآورد، در مکان وسیع که در آن تنگی نمی بود وزاد سفره تو از فربهی مملو میشد،

17. و تو ازداوری شریر پر هستی، لیکن داوری و انصاف باهم ملتصقند.

18. باحذر باش مبادا خشم تو را به تعدی ببرد، و زیادتی کفاره تو را منحرف سازد.

19. آیا او دولت تو را به حساب خواهد آورد؟ نی، نه طلا و نه تمامی قوای توانگری را.

20. برای شب آرزومند مباش، که امتها را از جای ایشان میبرد.

21. با حذر باش که به گناه مایل نشوی، زیرا که تو آن را بر مصیبت ترجیح دادهای.

22. اینک خدا در قوت خود متعال میباشد. کیست که مثل او تعلیم بدهد؟

23. کیست که طریق او را به او تفویض کرده باشد؟ و کیست که بگویدتو بیانصافی نمودهای؟

24. به یاد داشته باش که اعمال او را تکبیر گویی که درباره آنها مردمان میسرایند.

25. جمیع آدمیان به آنها مینگرند. مردمان آنها را از دور مشاهده مینمایند.

26. اینک خدا متعال است و او را نمی شناسیم. و شماره سالهای او را تفحص نتوان کرد.

27. زیرا که قطره های آب را جذب میکند و آنها باران را ازبخارات آن میچکاند.

28. که ابرها آن را به شدت میریزد و بر انسان به فراوانی میتراود.

29. آیاکیست که بفهمد ابرها چگونه پهن میشوند، یارعدهای خیمه او را بداند؟

30. اینک نور خود رابر آن میگستراند. و عمق های دریا را میپوشاند.

31. زیرا که به واسطه آنها قومها را داوری میکند، و رزق را به فراوانی میبخشد.

32. دستهای خودرا با برق میپوشاند، و آن را بر هدف مامورمی سازد.

33. رعدش از او خبر میدهد و مواشی از برآمدن او اطلاع میدهند.