کتاب عهد عتیق

عهد جدید

مزمور 30:5-12 هزارۀ نو (NMV)

5. زیرا خشم او دمی بیش نمی‌پاید،اما لطفش همۀ عمر را در بر می‌گیرد؛شبی ممکن است سراسر به گریه بگذرد،ولی صبحگاهان شادمانی رخ می‌نماید.

6. و اما من، در آسودگی خود گفتم:«هرگز جنبش نخواهم خورد.»

7. خداوندا، آنگاه که لطف تو شامل حالم بود،کوهِ مرا در قوّت استوار گردانیدی؛اما چون روی از من نهان کردی،هراسان گشتم.

8. خداوندا، تو را می‌خوانم؛نزد تو، ای خداوندگار، فریاد التماس بلند می‌کنم:

9. «در مرگ من چه سودی است،و در فرو رفتنم به گودال چه فایده؟آیا خاک تو را خواهد ستود؟آیا از امانت تو خبر خواهد داد؟

10. خداوندا، بشنو و مرا فیض عطا فرما؛خداوندا، یاور من باش.»

11. تو شیون مرا به رقص بدل کردی؛پلاس را از تنم به در آوردیو مرا به شادی پوشانیدی،

12. تا همۀ وجودم تو را بسراید و خاموش نماند.ای یهوه خدای من، تو را جاودانه شکر خواهم گزارد.

خوانده شده فصل کامل مزمور 30