کتاب عهد عتیق

عهد جدید

مزمور 119:107-121 هزارۀ نو (NMV)

107. بسیار مصیبت کشیده‌ام؛بر حسب کلامت، خداوندا، مرا زنده ساز.

108. خداوندا، هدایای اختیاریِ دهان مرا منظور فرما،و قوانین خود را به من بیاموز!

109. من همیشه جان در کف دارم،اما شریعت تو را فراموش نمی‌کنم.

110. شریران برایم دام گسترده‌اند،اما من از احکام تو دور نشده‌ام.

111. شهادات تو را تا به ابد میراث خویش ساخته‌ام،زیرا آنها خوشیِ دلِ من است!

112. دل خود را به حفظ فرایض تو مایل ساخته‌ام،تا به ابد و تا به آخر.

113. از مردمانی که سرسپرده نیستند کراهت دارم،اما شریعت تو را دوست می‌دارم.

114. تو پناهگاه و سپر من هستی،بر کلامت امید بسته‌ام.

115. ای بدکاران از من دور شوید،تا فرمانهای خدایم را نگاه دارم!

116. بر حسب وعده‌ات دست مرا بگیر تا زنده بمانم،و در امید خود سرافکنده نشوم!

117. از من حمایت کن تا نجات یابم،و فرایض تو را همواره مد نظر بدارم.

118. تو آنان را که از فرایض تو گمراه می‌شوند حقیر می‌شماری؛زیرا فریبکاریِ آنها بیهوده است.

119. تو همۀ شریرانِ زمین را چون تُفاله به دور می‌افکنی؛از همین رو شهادات تو را دوست می‌دارم.

120. از ترس تو موی بر تنم راست شده است؛از داوریهای تو هراسناکم.

121. به عدل و داد عمل کرده‌ام؛مرا به ستم‌کنندگانم وامگذار.

خوانده شده فصل کامل مزمور 119