کتاب عهد عتیق

عهد جدید

مزمور 102:7-12 هزارۀ نو (NMV)

7. در بستر خود بیدار می‌مانم؛چون گنجشکِ تنها بر لبِ بامَم!

8. همۀ روز، دشمنانم بر من طعنه می‌زنند؛ریشخندکنندگانم مرا لعن می‌کنند!

9. زیرا خاکستر را چون نان می‌خورمو آنچه را که می‌نوشم با اشکها درمی‌آمیزم،

10. به سبب خشم و غضب تو،زیرا مرا بلند کردی و سپس به زیر افکندی!

11. روزهایم همچون سایۀ شامگاهی گشته،و من چون علف می‌خشکم!

12. اما تو، خداوندا، تا ابد بر تخت نشسته‌ای،و ذکر تو تا جمیع نسلهاست.

خوانده شده فصل کامل مزمور 102