کتاب عهد عتیق

عهد جدید

مزمور 102:5-16 هزارۀ نو (NMV)

5. به سبب نالۀ بلندماز من جز پوست و استخوان نمانده است!

6. همچون جغد صحرا گشته‌ام؛مانند بومِ ویرانه‌ها گردیده‌ام!

7. در بستر خود بیدار می‌مانم؛چون گنجشکِ تنها بر لبِ بامَم!

8. همۀ روز، دشمنانم بر من طعنه می‌زنند؛ریشخندکنندگانم مرا لعن می‌کنند!

9. زیرا خاکستر را چون نان می‌خورمو آنچه را که می‌نوشم با اشکها درمی‌آمیزم،

10. به سبب خشم و غضب تو،زیرا مرا بلند کردی و سپس به زیر افکندی!

11. روزهایم همچون سایۀ شامگاهی گشته،و من چون علف می‌خشکم!

12. اما تو، خداوندا، تا ابد بر تخت نشسته‌ای،و ذکر تو تا جمیع نسلهاست.

13. تو بر خواهی خاست و بر صَهیون شفقت خواهی کرد،زیرا وقت آن است که بر او نظر لطف افکنی!آری، زمان معین فرا رسیده است!

14. زیرا که خادمانت سنگهایش را عزیز می‌دارند،و بر خاک آن شفقت می‌نمایند.

15. قومها از نام خداوند خواهند ترسید،و همۀ پادشاهان زمین از جلال تو.

16. زیرا خداوند صَهیون را بنا خواهد کردو در جلال خویش نمایان خواهد شد.

خوانده شده فصل کامل مزمور 102