کتاب عهد عتیق

عهد جدید

اِشعیا 40:14-21 هزارۀ نو (NMV)

14. او از که مشورت خواست تا به او فهم ببخشدو طریق عدالت را به وی تعلیم دهد؟یا او را معرفت بیاموزدو طریق فهم را بر وی بنمایاند؟

15. براستی که قومها همچون قطره‌ای در دَلوَند،و همچون غباری بر کفۀ ترازو محسوب می‌شوند.به‌واقع که او سواحل دوردست را همچون گَرد برمی‌گیرد!

16. لبنان به جهت هیزم کافی نیست،و حیواناتش برای قربانی تمام‌سوز کفایت نمی‌کنند.

17. قومها جملگی در برابر او هیچند؛در نظرش بطالتند و از هیچ هم کمتر می‌نمایند.

18. پس خدا را به که تشبیه می‌کنید؟و کدام شباهت را با او قیاس توانید کرد؟

19. و اما تمثالی را در نظر آورید!صنعتگری آن را می‌ریزد،زرگری آن را به طلا می‌پوشاندو زنجیرهای نقره برایش می‌ریزد.

20. فقیری که توان چنین هدیه‌ای ندارد،چوبی را که نمی‌پوسد برمی‌گزیندو صنعتگری ماهر می‌جویدتا برایش تمثالی تراشیده بسازد که واژگون نشود.

21. آیا ندانسته و نشنیده‌اید؟آیا از ابتدا به شما خبر داده نشده است؟و از زمانی که زمین بنیان نهاده شد، درک نکرده‌اید؟

خوانده شده فصل کامل اِشعیا 40