6. آیا به عظمت قوت خود با من مخاصمه مینمود؟ حاشا! بلکه به من التفات میکرد.
7. آنگاه مرد راست با اومحاجه مینمود و از داور خود تا به ابد نجات مییافتم.
8. اینک به طرف مشرق میروم و اویافت نمی شود و به طرف مغرب و او را نمی بینم.
9. به طرف شمال جایی که او عمل میکند، و او رامشاهده نمی کنم. و او خود را به طرف جنوب میپوشاند و او را نمی بینم،
10. زیرا او طریقی راکه میروم میداند و چون مرا میآزماید، مثل طلابیرون میآیم.
11. پایم اثر اقدام او را گرفته است وطریق او را نگاه داشته، از آن تجاوز نمی کنم.
12. از فرمان لبهای وی برنگشتم و سخنان دهان اورا زیاده از رزق خود ذخیره کردم.
13. لیکن اوواحد است و کیست که او را برگرداند؟ و آنچه دل او میخواهد، به عمل میآورد.
14. زیرا آنچه را که بر من مقدر شده است بجا میآورد، و چیزهای بسیار مثل این نزد وی است.
15. از این جهت ازحضور او هراسان هستم، و چون تفکر مینمایم از او میترسم،