کتاب عهد عتیق

عهد جدید

۲سموئیل 15:11-19 هزارۀ نو (NMV)

11. دویست مرد از اورشلیم همراه اَبشالوم رفتند. آنها به عنوان میهمان دعوت شده بودند، و بی‌خبر از موضوع در کمال ساده‌دلی رفتند.

12. هنگامی که اَبشالوم قربانیها تقدیم می‌کرد، کسی را از پی اَخیتوفِلِ جیلونی، مشاور داوود به شهر وی جیلوه فرستاد. بدین‌گونه توطئه بالا گرفت و بر هواداران اَبشالوم پیوسته افزوده می‌شد.

13. و اما قاصدی نزد داوود آمده، او را گفت: «دلهای مردان اسرائیل از پی اَبشالوم رفته است.»

14. پس داوود همۀ صاحبمنصبان خود را که با او در اورشلیم بودند، گفت: «برخیزید تا بگریزیم، وگرنه هیچ‌یک از دست اَبشالوم جان به در نخواهیم بُرد. به‌شتاب برویم، مبادا او به‌زودی به ما رسیده، مصیبت بر ما بیاورد و شهر را از دم شمشیر بگذراند.»

15. صاحبمنصبان پادشاه به او عرض کردند: «اینک خادمانت حاضرند تا مطابق هرآنچه سرورمان پادشاه تصمیم بگیرد، عمل کنند.»

16. پس پادشاه بیرون رفت، و همۀ اهل خانه‌اش از پی او. اما ده مُتَعِۀ خود را واگذاشت تا از خانه نگهداری کنند.

17. و پادشاه بیرون رفت، و همۀ قوم از پی او. آنان نزد آخرین خانه توقف کردند.

18. آنگاه همۀ خادمان پادشاه از برابر او گذشتند و سپس تمامی کِریتیان و همۀ فِلیتیان و تمامی ششصد مرد جِتّی که از جَت از پی او آمده بودند.

19. پادشاه به اِتّایِ جِتّی گفت: «تو دیگر چرا با ما می‌آیی؟ بازگرد و نزد اَبشالومِ پادشاه بمان، زیرا تو غریب هستی و از خانۀ خود نیز تبعید گشته‌ای.

خوانده شده فصل کامل ۲سموئیل 15