کتاب عهد عتیق

عهد جدید

۲تواریخ 19:1-9 هزارۀ نو (NMV)

1. یِهوشافاط پادشاه یهودا به سلامت به خانۀ خود در اورشلیم بازگشت.

2. و اما یِیهوی نبی پسر حَنانی به دیدار او بیرون رفت و به یِهوشافاط پادشاه گفت: «آیا شایسته است که شریران را یاری دهی و کسانی را که از خداوند بیزارند، دوست بداری؟ از این رو، غضب از جانب خداوند بر تو آمده است.

3. با این حال، چیزهای نیکویی نیز در تو هست، زیرا این سرزمین را از اَشیرَه زدودی و دل خود را به طلبیدن خدا مصمم ساختی.»

4. یِهوشافاط در اورشلیم می‌زیست. او دیگر بار، از بِئِرشِبَع تا کوهستان اِفرایِم، به میان مردم رفت و ایشان را به سوی یهوه خدای پدرانشان بازگردانید.

5. او داورانی در مملکت قرار داد، یعنی در تمامی شهرهای حصاردارِ یهودا، شهر به شهر،

6. و بدیشان گفت: «مراقب باشید چه می‌کنید، زیرا نه برای انسان، بلکه برای خداوند داوری می‌کنید، که در انجام کار داوری همراه شماست.

7. پس اکنون ترس خداوند بر شما باشد. به‌دقّت رفتار کنید، زیرا نزد یهوه خدای ما هیچ بی‌عدالتی نیست، و نه طرفداری یا رشوه‌خواری.»

8. یِهوشافاط همچنین برخی از لاویان و کاهنان و سران خاندانهای اسرائیل را در اورشلیم برگماشت تا از جانب خداوند داوری کنند و مرافعه‌ها را حل و فصل نمایند. و ایشان در اورشلیم می‌زیستند.

9. و ایشان را امر فرموده، گفت: «در ترس خداوند، با امانت و با دلی کامل چنین عمل کنید:

خوانده شده فصل کامل ۲تواریخ 19