کتاب عهد عتیق

عهد جدید

۲تواریخ 1:1-8 هزارۀ نو (NMV)

1. سلیمان پسر داوود خویشتن را بر مملکت خویش استوار گردانید، و یهوه خدایش با وی بود و او را به‌غایت بزرگ ساخت.

2. آنگاه سلیمان با تمامی اسرائیل، یعنی با سرداران هزارها و صد‌ها، با داوران، و با تمامی رهبرانِ سراسر اسرائیل که سران خاندانها بودند، سخن گفت.

3. سلیمان و تمامی آن جماعت به مکانِ بلندِ واقع در جِبعون رفتند، زیرا خیمۀ ملاقاتِ خدا که موسی خادم خداوند آن را در بیابان ساخته بود، آنجا بود.

4. داوود صندوق خدا را از قَریه‌یِعاریم به مکانی که برای آن مهیا کرده بود برآورده بود، زیرا خیمه‌ای در اورشلیم به جهت آن بر پا کرده بود.

5. به‌علاوه، مذبح برنجینی که بِصَلئیل پسر اوری پسر حور ساخته بود، آنجا در برابر مسکن خداوند بود؛ پس سلیمان و آن جماعت، در آن مکان او را جُستند.

6. سلیمان آنجا نزد مذبح برنجینی که به حضور خداوند در خیمۀ ملاقات بود برآمده، هزار قربانی تمام‌سوز بر روی آن تقدیم کرد.

7. آن شب، خدا به سلیمان ظاهر شد و گفت: «آنچه می‌خواهی به تو بدهم درخواست کن.»

8. سلیمان به خدا گفت: «تو به پدرم داوود محبتی عظیم نشان دادی، و مرا به جای او پادشاه ساختی.

خوانده شده فصل کامل ۲تواریخ 1