کتاب عهد عتیق

عهد جدید

۱پادشاهان 2:12-16 هزارۀ نو (NMV)

12. پس سلیمان بر تخت پدرش داوود بنشست و سلطنتش بسیار استوار شد.

13. آنگاه اَدونیا پسر حَجّیت نزد بَتشِبَع مادر سلیمان آمد. بَتشِبَع از او پرسید: «آیا در صلح و صفا آمده‌ای؟» پاسخ داد: «آری، در صلح و صفا آمده‌ام.»

14. و افزود: «سخنی با تو دارم.» بَتشِبَع گفت: «بگو.»

15. گفت: «می‌دانی که پادشاهی از آنِ من بود و همۀ اسرائیل انتظار داشتند من پادشاه شوم؛ ولی پادشاهی از من برگشت و به برادرم رسید، زیرا از جانب خداوند به او تعلق داشت.

16. اکنون خواهشی از تو دارم. مرا رد مکن.» بَتشِبَع گفت: «بگو.»

خوانده شده فصل کامل ۱پادشاهان 2