کتاب عهد عتیق

عهد جدید

۱سموئیل 1:1-9 هزارۀ نو (NMV)

1. مردی بود از رامَه‌تایِم‌صوفیم، از کوهستان اِفرایِم، به نام اِلقانَه، پسر یِروحام، پسر اِلیهو، پسر توحو، پسر صوف. او اِفرایِمی بود.

2. اِلقانَه دو زن داشت؛ نام یکی حَنّا و نام دیگری فِنِنَّه بود. فِنِنَّه فرزندان داشت، اما حَنّا را فرزندی نبود.

3. آن مرد هر سال از شهر خود به شیلوه می‌رفت تا خداوند لشکرها را پرستش کند و به او قربانی تقدیم نماید. حُفنی و فینِحاس، پسران عیلی، در آنجا کاهنان خداوند بودند.

4. اِلقانَه در روزی که قربانی تقدیم می‌کرد، به زنش فِنِنَّه و تمامی پسران و دختران او سهم‌ها می‌داد.

5. اما به حَنّا سهم دوچندان می‌داد، زیرا او را دوست می‌داشت، هرچند خداوند رَحِم او را بسته بود.

6. ولی از آنجا که خداوند رَحِم حَنّا را بسته بود، هَوویش فِنِنَّه او را سخت برمی‌افروخت تا آزرده‌اش سازد.

7. و این سال به سال تکرار می‌شد. هر بار که حَنّا به خانۀ خداوند می‌رفت، هَوویش او را برمی‌افروخت و در نتیجه حَنّا می‌گریست و چیزی نمی‌خورد.

8. شوهرش اِلقانَه به او می‌گفت: «حَنّا، چرا گریانی و چیزی نمی‌خوری؟ چرا دلت غمگین است؟ آیا من برای تو از ده پسر بهتر نیستم؟»

9. یک بار، پس از آن که در شیلوه خوردند و نوشیدند، حَنّا از جای برخاست. عیلیِ کاهن نزد درگاه معبد خداوند بر مسند نشسته بود.

خوانده شده فصل کامل ۱سموئیل 1