کتاب عهد عتیق

عهد جدید

پیدایش 32:5-22 هزارۀ نو (NMV)

5. گاوان و الاغان و گوسفندان و بزان، و غلامان و کنیزان دارم. فرستاده‌ام تا سرورم را آگاهی دهم، و نظر لطف تو را جلب کنم.“»

6. پیکها نزد یعقوب بازگشتند و گفتند: «نزد برادرت عیسو رفتیم؛ اینک او به استقبال تو می‌آید، و چهارصد مرد با او هستند.»

7. یعقوب بسیار هراسان و مضطرب شده، کسانی را که با وی بودند با گله‌ها و رمه‌ها و شتران به دو اردو تقسیم کرد.

8. زیرا گفت: «اگر عیسو به یک اردو برسد و بدان حمله آورد، اردوی دیگر می‌تواند بگریزد.»

9. آنگاه یعقوب گفت: «ای خدای پدرم ابراهیم و خدای پدرم اسحاق؛ ای خداوند که به من گفتی: ”به سرزمین خود و نزد خویشانت بازگرد که بر تو احسان خواهم کرد،“

10. من ارزش این همه محبت و وفا را که به بندۀ خود نشان داده‌ای، ندارم. زیرا تنها با همین چوب‌دستیِ خود از این اردن گذشتم، ولی اکنون صاحب دو اردو شده‌ام.

11. تمنا اینکه مرا از دست برادرم، از دست عیسو رهایی بخشی، زیرا من از او می‌ترسم؛ مبادا بیاید و به من حمله آورد، و به مادران و کودکان نیز.

12. ولی تو گفته‌ای: ”بی‌گمان بر تو احسان خواهم کرد و نسل تو را همچون شنِ دریا خواهم ساخت که آنها را از کثرت نتوان شمرد.“»

13. پس شب را در آنجا گذراند و از آنچه با خود داشت ارمغانی برای برادرش عیسو برگرفت:

14. دویست بز ماده و بیست بز نر و دویست میش و بیست قوچ و

15. سی شتر شیرده با بچه‌هایشان و چهل گاو ماده و ده گاو نر و بیست الاغ ماده و ده الاغ نر.

16. او اینها را دسته دسته به دست خادمان خویش سپرد و به آنان گفت: «جلوتر از من بروید و میان دسته‌ها فاصله بگذارید.»

17. و نخستین را دستور داده، گفت: «چون برادرم عیسو به تو برسد و بپرسد: ”از آنِ کیستی و به کجا می‌روی و اینها که پیش روی توست، از آنِ کیست؟“

18. بگو: ”اینها از آنِ بندۀ تو یعقوب است، و ارمغانی است که برای سرورم عیسو گسیل داشته است، و اینک خود او نیز در عقب ماست.“»

19. و به دوّمین و سوّمین و همۀ آنان که از پس آن دسته‌ها در حرکت بودند، دستور داده گفت: «چون به عیسو برسید، همین سخنان را به او بگویید.

20. و نیز بگویید: ”اینک بنده‌ات یعقوب نیز در عقب ماست.“» زیرا گفت: «با این ارمغانی که جلوتر از خود می‌فرستم او را نرم خواهم کرد؛ و پس از آن چون رویِ او را ببینم شاید مرا بپذیرد.»

21. پس ارمغان یعقوب جلوتر از او رفت، و او خود، شب را در اردوگاه سپری کرد.

22. همان شب یعقوب برخاست و دو همسر و دو کنیز و یازده پسرش را برگرفت و از معبر رود یَبّوق گذشت.

خوانده شده فصل کامل پیدایش 32