کتاب عهد عتیق

عهد جدید

پیدایش 32:29-32 هزارۀ نو (NMV)

29. آنگاه یعقوب گفت: «تمنا اینکه نامت را به من بگویی.» ولی آن مرد پاسخ داد: «چرا نام مرا می‌پرسی؟» و در آنجا او را برکت داد.

30. پس یعقوب آنجا را فِنیئیل نامید و گفت: «زیرا خدا را رو به رو دیدم و با این همه جانم رهایی یافت.»

31. و چون از فِنیئیل می‌گذشت آفتاب بر او طلوع کرد و او بر ران خود می‌لنگید.

32. از این رو، تا به امروز بنی‌اسرائیل زردپی‌را که به بیخ ران وصل است نمی‌خورند، زیرا که او بیخ ران یعقوب را نزدیک همین زردپی گرفت.

خوانده شده فصل کامل پیدایش 32