کتاب عهد عتیق

عهد جدید

پیدایش 24:35-46 هزارۀ نو (NMV)

35. خداوند آقایم را بسیار برکت داده و او مردی بزرگ شده است. به او گله‌ها و رمه‌ها، نقره و طلا، غلامان و کنیزان، شتران و الاغان داده است.

36. سارا، همسر آقایم، در کهنسالی پسری برای آقایم زاده، و آقایم هرآنچه را که دارد به پسر خویش بخشیده است.

37. و آقایم مرا سوگند داده و گفته است: ”برای پسرم زنی از دختران کنعانیان، که در سرزمینشان ساکنم، مگیر،

38. بلکه نزد خاندان پدرم و طایفۀ من برو و از آنها زنی برای پسرم بگیر.“

39. آنگاه آقایم را گفتم: ”شاید آن زن با من نیاید.“

40. پاسخ داد: ”خداوند، که در حضورش سلوک کرده‌ام، فرشتۀ خود را با تو خواهد فرستاد و تو را در سفرت کامیاب خواهد کرد، تا زنی برای پسرم از طایفه‌ام و از خاندان پدرم بگیری.

41. پس چون نزد طایفه‌ام بروی، و آنها نخواهند زنی به تو بدهند، تو از سوگند من مبرا خواهی شد. آری، تنها در این صورت از سوگند من مبرا خواهی شد.“

42. «امروز به سر آن چشمه آمدم و گفتم: ”ای خداوند، خدای آقایم ابراهیم، باشد که مرا در سفری که آمده‌ام کامیاب فرمایی.

43. اینک بر سر این چشمه ایستاده‌ام؛ اگر دختری برای کشیدن آب بیرون آید و من به او بگویم: ’لطفاً جرعه‌ای آب از کوزه‌ات به من بنوشان،‘

44. و او بگوید: ’بنوش، و برای شترانت نیز آب خواهم کشید،‘ پس او همان زن باشد که خداوند برای پسرِ آقایم مقرر داشته است.“

45. «پیش از آن که از گفتن این در دل خویش فارغ شوم، رِبِکا کوزه بر دوش بیرون آمد، و به چشمۀ پایین رفت و آب کشید، و من به او گفتم: ”لطفاً مرا بنوشان.“

46. او بی‌درنگ کوزه‌اش را از روی دوش خود پایین آورد و گفت: ”بنوش، و من به شترانت نیز آب خواهم داد.“ پس نوشیدم و او به شتران نیز آب داد.

خوانده شده فصل کامل پیدایش 24