کتاب عهد عتیق

عهد جدید

پیدایش 24:1-5 هزارۀ نو (NMV)

1. و اما ابراهیم پیر و سالخورده شده بود، و خداوند او را در همه چیز برکت داده بود.

2. باری، ابراهیم به خادم خود، که بزرگ خانۀ وی و ناظر بر همۀ دارایی او بود، گفت: «دست خود را زیر ران من بگذار،

3. تا تو را به خداوند، خدای آسمان و خدای زمین سوگند دهم که برای پسرم همسری از دختران کنعانیان، که در میانشان زندگی می‌کنم، نگیری،

4. بلکه به ولایت من و نزد خویشاوندانم بروی و برای پسرم اسحاق همسری بگیری.»

5. خادم به او گفت: «شاید آن زن حاضر نباشد با من به این سرزمین بیاید. آیا باید پسرت را به دیاری که از آن آمده‌ای ببرم؟»

خوانده شده فصل کامل پیدایش 24