کتاب عهد عتیق

عهد جدید

پیدایش 21:1-15 هزارۀ نو (NMV)

1. و اما خداوند چنانکه گفته بود، به یاری سارا آمد؛ و خداوند آنچه را که وعده داده بود، برای سارا به جا آورد.

2. پس سارا باردار شد و برای ابراهیم در پیریِ او پسری به دنیا آورد، در همان زمان که خدا به او وعده داده بود.

3. ابراهیم پسر خود را که سارا برایش زاده بود، اسحاق نامید؛

4. و ابراهیم پسرش اسحاق را در هشت‌روزگی ختنه کرد، چنانکه خدا به او فرمان داده بود.

5. ابراهیم صد ساله بود که پسرش اسحاق برای او زاده شد.

6. و سارا گفت: «خدا خنده برایم ساخت، و هر که بشنود، با من خواهد خندید.»

7. و نیز گفت: «چه کسی می‌توانست به ابراهیم بگوید که سارا فرزندان را شیر خواهد داد؟ با این حال، در سن پیری او پسری برایش زادم.»

8. باری، کودک بزرگ شد و او را از شیر بازگرفتند؛ و در روزی که اسحاق را از شیر بازگرفتند، ابراهیم جشنی بزرگ بر پا کرد.

9. و اما سارا دید پسری که هاجَر مصری برای ابراهیم زاده بود، تمسخر می‌کند؛

10. پس به ابراهیم گفت: «این کنیز را با پسرش بیرون کن، زیرا پسر این کنیز با پسر من اسحاق میراث نخواهد برد.»

11. اما این امر در نظر ابراهیم به‌خاطر پسرش بس ناپسند آمد.

12. ولی خدا به ابراهیم فرمود: «به‌خاطر پسر و کنیزت ناخشنود مباش. سخن سارا را در هرآنچه به تو می‌گوید بشنو، زیرا نسل تو از اسحاق خوانده خواهد شد.

13. از پسر کنیز نیز قومی پدید خواهم آورد، زیرا که او نیز نسل توست.»

14. پس ابراهیم صبح زود برخاست، و نان و مَشکی آب برگرفت و به هاجَر داد. او آنها را بر دوش هاجَر نهاد و سپس او را با پسر روانه کرد. هاجَر رفته، در بیابان بِئِرشِبَع می‌گشت.

15. چون آب مَشک تمام شد، هاجَر پسرش را زیر بوته‌ای نهاد.

خوانده شده فصل کامل پیدایش 21