1. ای خداوندِ لشکرها،چه دلپذیر است مسکن تو!
2. جان من مشتاق بلکه مدهوش گشته استبرای صحنهای خداوند!دل من و پیکرمبرای خدای زنده فریاد برمیآورد.
3. حتی گنجشک نیز برای خود خانهای یافته،و پرستو برای خویشتن آشیانهای،تا جوجههای خود را در آن بگذارد؛در جوار مذبحهای تو، ای خداوندِ لشکرها،که شاهِ من و خدای من هستی.
4. خوشا به حال آنان که در خانۀ تو ساکنندو همواره تو را میستایند. سِلاه
5. خوشا به حال مردمانی که نیرویشان از توست،و دلشان در شاهراههای تو.
6. چون از وادی اشکها میگذرند،آن را به چشمهساران بدل میسازند،و باران پاییزی نیز آن را به آبگیرها میپوشاند.