کتاب عهد عتیق

عهد جدید

مزمور 55:8-18 هزارۀ نو (NMV)

8. به سوی پناهگاهی می‌شتافتم،به دور از تندباد و توفان!»

9. خداوندگارا، شریران را هلاک کن،و زبانشان را مشوش گردان،زیرا که در شهر خشونت و نزاع می‌بینم.

10. روز و شب بر حصارهایش می‌گردند،و جنایت و شرارت در درون آن است.

11. ویرانگری در میان آن غوغا می‌کند،و ظلم و تقلب از میدان آن دور نمی‌شود.

12. زیرا دشمنِ من نیست که بر من طعنه می‌زند،وگرنه تاب می‌آوردم؛و بدخواه من نیست که در برابرم قد برمی‌افرازد،وگرنه از او پنهان می‌شدم.

13. بلکه تویی! مرد همتای من،یار خالص و دوست نزدیکم،

14. که روزگاری با هم رفاقتی شیرین داشتیم،آنگاه که با انبوه جمعیت در خانۀ خدا گام می‌زدیم.

15. مرگ بر ایشان ناگهان بیاید،و زنده به گور فرو روند.زیرا شرارت در مسکنهای ایشان و در میانشان است.

16. اما من خدا را می‌خوانم،و خداوند مرا نجات می‌دهد.

17. شبانگاه و بامداد و نیمروزشِکْوِه و ناله می‌کنم؛و او صدایم را می‌شنود.

18. جانم را از جنگی که بر من بر پا شده استبه سلامتی فدیه می‌دهد؛زیرا که بسیاری بر ضد منند.

خوانده شده فصل کامل مزمور 55