فصول

  1. 1
  2. 2
  3. 3
  4. 4
  5. 5

کتاب عهد عتیق

عهد جدید

مراثی اِرمیا 4 هزارۀ نو (NMV)

مکافات اسرائیل

1. چگونه طلا برق خود را از دست داده،و زرِ ناب تبدیل گشته است!سنگهای گرانبها و مقدسبر سر هر کوچه‌ای پاشیده شده است.

2. چگونه فرزندانِ ارجمندِ صَهیونکه با طلای ناب برابری می‌کردند،اکنون همچون ظروف سفالین شمرده می‌شوندکه کارِ دست‌کوزه‌گری بیش نیست!

3. حتی شغالان نیز پستانهای خود را پیش آورده،بچه‌های خود را شیر می‌دهند،اما قوم عزیز من، همچون شترمرغانِ بیابان،سنگدل گشته است.

4. زبان اطفالِ شیرخوارهاز فرط تشنگی به کامشان می‌چسبد؛کودکان برای لقمه‌نانی التماس می‌کنند،اما کسی به ایشان نمی‌دهد.

5. آنان که روزی طعام لذیذ می‌خوردند،اکنون در کوچه‌ها بینوا گشته‌اند؛آنان که در جامه‌های ارغوان پرورش یافته بودند،اکنون مَزبَله‌ها را در آغوش می‌گیرند.

6. زیرا مکافات قوم عزیز مناز مکافات سُدوم عظیمتر است،که در لحظه‌ای واژگون شد،بی‌آنکه کسی دستِ یاری به سویش دراز کند.

7. برگزیدگانش از برف پاکتر بودند،و از شیر سپیدتر؛بدنهایشان از لَعل سُرختر بود،و شمایل ایشان چونان یاقوت کبود.

8. اما اکنون روی ایشان از دوده سیاه‌تر شده،و در کوچه‌ها شناخته نمی‌شوند؛پوستشان به استخوانهایشان چسبیده،و خشک شده، مانند چوب گردیده است.

9. کشتگانِ دَمِ شمشیر،از قربانیان قحطی کامرواترند،که مصدوم از نبودِ محصول زمین،کاهیده می‌شوند.

10. زنان مهربان به دستان خویشفرزندان خویش را پختند؛که به گاهِ نابودیِ قوم عزیز منخوراک ایشان شدند.

11. خداوند خشم خود را به‌کمال جاری کرده،و غضب آتشینش را فرو ریخته است؛او در صَهیون آتشی برافروخته،که بنیانش را سوزانیده است.

12. پادشاهان جهان باور نمی‌داشتند،و نه هیچ‌یک از ساکنان زمین،که خصم و دشمن به دروازه‌های اورشلیمراه توانند یافت.

13. اما این به سبب گناه انبیایش واقع گردید،و به سبب عِصیان کاهنانش،که خون پارسایان رادر میان شهر ریختند.

14. اکنون همچون کوراندر کوی و بَرزن سرگردانند؛چنان از خون نجس گردیده‌اند،که کسی جامۀ ایشان را لمس نتواند کرد.

15. مردم بر ایشان فریاد سر داده، می‌گویند:«دور شوید! نجس!دور شوید! دور شوید!چیزی را لمس مکنید!»پس گریزان شدند و سرگردان،و در میان قومها گفتند:«آنان را دیگر در میان ما جایی نیست!»

16. حضور خداوند ایشان را پراکنده ساخته،و دیگر توجهی بدیشان ندارد.دیگر نه اعتنایی به کاهنان می‌شود،و نه لطفی به مشایخ.

17. چشمان ما از انتظارِ بیهوده برای کمک،کم‌سو گشته است؛بر دیدبانگاه‌های خود انتظار کشیدیم،برای قومی که نجات نمی‌توانستند داد.

18. قدمهای ما را می‌پاییدند،چندان که در کوچه‌های خود راه نمی‌توانستیم رفت؛سرانجامِ ما نزدیک شده و روزهای ما پایان یافته بود،زیرا که اَجَل ما رسیده بود.

19. تعقیب‌کنندگانِ ما،از عقابهای آسمان چابک‌تر بودند؛بر کوهها تعقیبمان کردند،و در صحرا به کمینمان نشستند.

20. مسیحِ خداوند که نَفَس ما بود،در حفره‌های آنها گرفتار آمد،همان که درباره‌اش می‌گفتیم:«زیر سایۀ او در میان قومها زیست خواهیم کرد.»

21. شادی کن و مسرور باش، ای دختر اَدوم،ای که در سرزمین عوص ساکنی؛به تو نیز این پیاله خواهد رسید،و مست شده، خود را عریان خواهی ساخت.

22. ای دختر صَهیون، مکافات گناه تو به انجام رسیده است؛او تو را بیش از این در تبعید نخواهد داشت.لیکن تقصیر تو را ای دختر اَدوم مجازات خواهد کرد،و گناهان تو را منکشف خواهد ساخت.