کتاب عهد عتیق

عهد جدید

غزل غزل‌ها 7:9-13 هزارۀ نو (NMV)

9. و دهانت همچون بهترینْ باده‌ها!به نرمی از گلوی دلداده‌ام پایین می‌رود،و به ملایمت بر لب و دندانها جاری می‌شود.

10. من از آنِ دلداده‌ام هستم،و اشتیاق او بر من است.

11. بیا ای دلدادۀ من،بیا تا به صحرا بیرون رویم،و شب را در دهات به روز آوریم.

12. بیا تا سحرگاهان به تاکستان رویم،تا ببینیم آیا موها جوانه زده‌اند،یا شکوفه‌های انگور باز شده‌اند،یا انارها به گُل نشسته‌اند.آنجا عشق خود را نثارت خواهم کرد.

13. مهرْگیاهْ عطرافشان است،و نزد درهای ما هر گونه طعامِ نیکوست،تازه و کهنه،که من آنها را از بهر تو،ای دلداده‌ام، ذخیره کرده‌ام!

خوانده شده فصل کامل غزل غزل‌ها 7