کتاب عهد عتیق

عهد جدید

غزل غزل‌ها 2:8-13 هزارۀ نو (NMV)

8. آوازِ دلداده‌ام را می‌شنوم!هان، او می‌آید،جَستان بر فراز کوه‌ها،و خیزان بر فراز تپه‌ها.

9. دلدادۀ من همچون غزال است و مانند بچه‌آهو.هان، او در پسِ دیوار ما ایستاده است!از پنجره‌ها می‌نگرد،از میان شبکه‌ها نگاه می‌کند!

10. دلدادۀ من ندا در داده، مرا گوید:«ای نازنینم، ای دلربای من،برخیز و با من بیا!

11. زیرا هان زمستان درگذشتهو موسِم باران به سر آمده و رخت بربسته است!

12. زمین گلشن گشته،زمان نغمه‌سرایی فرا رسیده،و آواز فاخته در ولایت ما شنیده می‌شود!

13. درخت انجیر نخستین میوه‌های خود را آورده،و موها شکوفه کرده، عطرافشان شده است!ای نازنینم، ای دلربای من،برخیز و با من بیا!»

خوانده شده فصل کامل غزل غزل‌ها 2