کتاب عهد عتیق

عهد جدید

زکریا 2:1-8 هزارۀ نو (NMV)

1. آنگاه سر برافراشته، نگریستم و هان در برابرم مردی بود با ریسمان اندازه‌گیری در دستش!

2. پرسیدم: «کجا می‌روی؟» مرا گفت: «تا اورشلیم را اندازه بگیرم و طول و عرضش را دریابم.»

3. در آن هنگام فرشته‌ای که با من سخن می‌گفت پیش آمد، و فرشته‌ای دیگر نیز آمد تا او را ملاقات کند،

4. و او را گفت: «بشتاب و به آن جوان بگو: ”اورشلیم به سبب کثرت مردمان و حیواناتی که در آن خواهند بود، همچون روستاهایی بدون حصار مسکون خواهد شد.

5. زیرا خداوند می‌فرماید من خود دیواری از آتش گرداگرد آن خواهم بود، و جلال در میانش.“»

6. خداوند می‌گوید: برخیزید! برخیزید! از سرزمین شمال بگریزید زیرا من شما را همچون چهار باد آسمان پراکنده ساخته‌‌ام؛ این است فرمودۀ خداوند.

7. برخیز ای صَهیون! ای که با دختر بابِل ساکنی، بگریز!

8. زیرا خداوند لشکرها، که مرا پس از جلال نزد قومهایی که شما را غارت کردند فرستاده است، می‌گوید، هر که دست بر شما نهد، بر مردمک چشم او دست نهاده است:

خوانده شده فصل کامل زکریا 2