کتاب عهد عتیق

عهد جدید

داوران 7:12-18 هزارۀ نو (NMV)

12. مِدیان و عَمالیقیان و تمام اقوام شرق، بیشمار همچون ملخ، در دره پراکنده بودند، و شترها‌یشان همچون شنهای کنار ساحل کثیر و بیشمار بود.

13. چون جِدعون بدان‌جا رسید، اینک مردی خواب خود را برای رفیقش نقل کرده، می‌گفت: «اینک خواب دیدم که هان، گرده‌ای نان جو، غلت‌زنان به میان اردوگاه مِدیان داخل شد و به خیمه برخورد، و آن را چنان زد که افتاده، سرنگون شد و بر زمین پهن گردید.»

14. رفیقش پاسخ داد: «این چیزی نیست مگر شمشیر جِدعون پسر یوآش، مرد اسرائیلی. خدا مِدیان و تمامی اردو را به دست او تسلیم کرده است.»

15. چون جِدعون نقل خواب و تعبیرش را شنید، سَجده کرد و به اردوگاه اسرائیل بازگشته، گفت: «برخیزید، زیرا خداوند اردوی مِدیان را به دست شما تسلیم کرده است.»

16. جِدعون آن سیصد مرد را به سه دسته تقسیم کرد، و در دست همگی آنان کَرِناها و سبوهای خالی نهاد و مشعلی در هر سبو گذاشت.

17. و به آنها گفت: «بر من بنگرید و مانند من به عمل آورید. چون به کنار اردوگاه رسیدم، هر چه من می‌کنم، شما نیز بکنید.

18. وقتی من و همۀ همراهانم کَرِناها را به صدا درآوردیم، شما نیز از تمام اطراف اردوگاه در کَرِناهایتان بدمید و فریاد برآورید: ”برای خداوند و برای جِدعون.“»

خوانده شده فصل کامل داوران 7