کتاب عهد عتیق

عهد جدید

داوران 6:26-34 هزارۀ نو (NMV)

26. و بر فراز این مکانِ بلند برای یهوه خدایت مذبحی چنانکه می‌باید بنا نما. و آن گاو دیگر را گرفته، با چوب اَشیرَه که قطع کردی، به عنوان قربانی تمام‌سوز تقدیم کن.»

27. پس جِدعون ده تن از خادمانش را برگرفت و مطابق آنچه خداوند به او گفته بود، عمل کرد. ولی چون از خاندان پدرش و از مردان شهر می‌ترسید، این کار را نه در روز بلکه شبانه انجام داد.

28. چون مردان شهر صبح زود از خواب برخاستند، دیدند مذبح بَعَل در هم شکسته و اَشیرَه‌ای که کنار آن بود قطع شده، و گاو دوّم نیز بر مذبحی که بنا شده بود، قربانی شده است.

29. پس از یکدیگر پرسیدند: «چه کسی این کار را کرده است؟» چون تفحص و پُرس و جو کردند، گفتند: «جِدعون پسر یوآش چنین کرده است.»

30. آنگاه مردان شهر به یوآش گفتند: «پسرت را بیرون بیاور تا کشته شود، زیرا مذبح بَعَل را در هم شکسته و اَشیرَه‌ای را که کنار آن بود، قطع کرده است.»

31. ولی یوآش خطاب به همۀ آنان که بر ضدش برخاسته بودند، گفت: «آیا شما از حق بَعَل دفاع می‌کنید؟ آیا شما او را نجات می‌دهید؟ هر که از حق بَعَل دفاع کند، تا بامداد کشته خواهد شد! زیرا اگر بَعَل خداست، بگذارید خودش از حق خود دفاع کند، زیرا که مذبحش در هم شکسته است.»

32. پس در آن روز جِدعون را یِروبَّعَل نامیدند، زیرا گفتند: «بگذارید بَعَل در برابر او از حق خود دفاع کند،» از آن رو که مذبح بَعَل را در هم شکسته بود.

33. و اما تمامی مِدیان و عَمالیقیان و اقوام شرق گرد هم آمده، از اردن گذشتند و در وادی یِزرِعیل اردو زدند.

34. آنگاه روح خداوند جِدعون را در بر گرفت، و او کَرِنا نواخت و اَبیعِزریان به رفتن از پی او فرا خوانده شدند.

خوانده شده فصل کامل داوران 6