پس جِدعون رفت و بزغاله‌ای آماده کرد و با یک ایفَه آرد، قرصهایی از نانِ بی‌خمیرمایه تدارک دید. آنگاه گوشت را در سبدی نهاد و آبِ گوشت را در دیگی ریخته، آنها را نزد وی زیر درخت بلوط آورد و تقدیم کرد.