کتاب عهد عتیق

عهد جدید

داوران 12:2-10 هزارۀ نو (NMV)

2. یَفتاح ایشان را گفت: «من و قومم سخت با عَمّونیان در کشمکش بودیم، اما چون شما را خواندم، مرا از دست ایشان نرهانیدید.

3. پس چون دیدم مرا نمی‌رهانید، خود جان بر کف نهاده، به مقابله با عَمّونیان رفتم، و خداوند ایشان را به دست من تسلیم کرد. پس حال چرا امروز نزد من برآمده‌اید تا با من بجنگید؟»

4. آنگاه یَفتاح تمامی مردان جِلعاد را گرد آورد و با اِفرایِم جنگید، و مردان جِلعاد، اِفرایِم را شکست دادند، زیرا ایشان گفته بودند: «شما جِلعادیان، فراریانِ اِفرایِمی در میان اِفرایِم و مَنَسی هستید.»

5. و جِلعادیان معبرهای اردن را پیش روی اِفرایِمیان گرفتند، و هرگاه یکی از فراریانِ اِفرایِم می‌گفت: «بگذارید از اردن عبور کنم»، مردان جِلعاد از او می‌پرسیدند: «آیا اِفرایِمی هستی؟» اگر می‌گفت: «نه»،

6. می‌گفتند: «پس بگو شِبّولِت»، و چون می‌گفت: «سِبّولِت» - چراکه اِفرایِمیان نمی‌توانستند این کلمه را درست ادا کنند - آنگاه او را گرفته، نزد گذرگاههای اردن می‌کشتند. بدین ترتیب، چهل و دو هزار تن از اِفرایِمیان در آن زمان کشته شدند.

7. یَفتاح شش سال اسرائیل را داوری کرد. پس یَفتاح جِلعادی درگذشت و او را در یکی از شهرهای جِلعاد به خاک سپردند.

8. پس از او، اِبصانِ بِیت‌لِحِمی اسرائیل را داوری کرد.

9. او سی پسر و سی دختر داشت. اِبصان دخترانش را به مردانی که از طایفۀ او نبودند به همسری داد و برای پسرانش نیز سی دختر از بیرون آورد. اِبصان هفت سال اسرائیل را داوری کرد.

10. آنگاه درگذشت و او را در بِیت‌لِحِم به خاک سپردند.

خوانده شده فصل کامل داوران 12