کتاب عهد عتیق

عهد جدید

دانیال 4:28-34 هزارۀ نو (NMV)

28. این همه بر نبوکدنصرِ پادشاه واقع شد.

29. در آخرِ دوازده ماه، چون او بر بام کاخ سلطنتیِ بابِل قدم می‌زد،

30. گفت: «آیا این بابِل بزرگ نیست که من آن را به نیروی عظیم خویش، چون خانۀ سلطنت، برای فَرّ و شکوه خود ساخته‌ام؟»

31. این سخن هنوز بر زبان پادشاه بود که ندایی از آسمان در رسیده، گفت: «ای نبوکدنصرِ پادشاه، به تو اعلام می‌شود که سلطنت از تو برگرفته شده است.

32. تو را از میان مردمان خواهند راند و مسکن تو با جانوران صحرا خواهد بود. تو را چون گاوان علف خواهند خورانید، و هفت زمان بر تو خواهد گذشت تا آنگاه که دریابی آن متعال است که در حکومت بشری حکم می‌رانَد و آن را به هر که بخواهد می‌بخشد.»

33. در همان دَم، این سخن بر نبوکدنصر واقع شد. او از میان مردمان رانده شده، چون گاوان علف می‌خورد و بدنش از شبنم آسمان تَر می‌شد تا موهایش چون پرهای عقاب بلند شد و ناخنهایش چون چنگال پرندگان گردید.

34. در پایان آن روزها، من، نبوکدنصر، چشمان خود را به سوی آسمان برافراشتم، و عقل من به من برگشت. آنگاه آن متعال را متبارک خواندم و او را که تا به ابد زنده است، ستایش و تکریم کردم.زیرا سلطنت او سلطنتی است جاودانی،و پادشاهی‌اش، نسل اندر نسل؛

خوانده شده فصل کامل دانیال 4