کتاب عهد عتیق

عهد جدید

خروج 7:5-17 هزارۀ نو (NMV)

5. و آنگاه که دست خود را بر مصر دراز کنم و قوم خویش بنی‌اسرائیل را از آنجا بیرون آورم، مصریان خواهند دانست که من خداوند هستم.»

6. پس موسی و هارون بر طبق آنچه خداوند بدیشان امر فرموده بود عمل کردند.

7. زمانی که آنها با فرعون سخن گفتند، موسی هشتاد سال داشت و هارون هشتاد و سه سال.

8. خداوند به موسی و هارون گفت:

9. «چون فرعون به شما بگوید: ”معجزه‌ای انجام دهید!“ آنگاه به هارون بگو: ”عصایت را برگیر و آن را در حضور فرعون بر زمین بیفکن، و عصا به مار بدل خواهد شد.“»

10. پس موسی و هارون به حضور فرعون رفتند و آنچه را خداوند فرمان داده بود، انجام دادند. هارون عصای خود را در برابر فرعون و خادمانش بر زمین افکند، و عصا بدل به مار شد.

11. آنگاه فرعون حکیمان و ساحران را فرا خواند، و آن جادوگران مصری نیز با افسون خود چنین کردند.

12. هر یک عصایش را بر زمین افکند و عصا بدل به مار شد. ولی عصای هارون عصاهای آنها را فرو بلعید.

13. با این حال، همان‌گونه که خداوند فرموده بود، دل فرعون سخت شد و به سخنان موسی و هارون گوش نسپرد.

14. آنگاه خداوند به موسی گفت: «دل فرعون سخت شده است و از رها کردن قوم اِبا می‌کند.

15. پس بامدادان که فرعون به کنار آب می‌رود، نزد او برو. کنار رود نیل منتظر او باش و عصایی را که بدل به مار شد به دست بگیر.

16. به او بگو: ”یهوه، خدای عبرانیان، مرا فرستاده تا به تو بگویم: ’قوم مرا رها کن تا در صحرا مرا عبادت کنند. تو تا کنون بدین گوش نسپرده‌ای.‘

17. پس اینک خداوند چنین می‌فرماید: ’این‌گونه خواهی دانست که من خداوند هستم: با عصایی که در دست دارم آب رود نیل را خواهم زد و تبدیل به خون خواهد شد.

خوانده شده فصل کامل خروج 7