فصول

  1. 1
  2. 2
  3. 3
  4. 4
  5. 5
  6. 6
  7. 7
  8. 8
  9. 9
  10. 10
  11. 11
  12. 12
  13. 13
  14. 14
  15. 15
  16. 16
  17. 17
  18. 18
  19. 19
  20. 20
  21. 21
  22. 22
  23. 23
  24. 24
  25. 25
  26. 26
  27. 27
  28. 28
  29. 29
  30. 30
  31. 31
  32. 32
  33. 33
  34. 34
  35. 35
  36. 36
  37. 37
  38. 38
  39. 39
  40. 40
  41. 41
  42. 42
  43. 43
  44. 44
  45. 45
  46. 46
  47. 47
  48. 48

کتاب عهد عتیق

عهد جدید

حِزقیال 20 هزارۀ نو (NMV)

سرکشی دائمی اسرائیل

1. در روز دهمِ ماه پنجم از سال هفتم، برخی از مشایخ اسرائیل آمدند تا از خداوند مشورت بخواهند، و در برابر من نشستند.

2. کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

3. «ای پسر انسان، مشایخ اسرائیل را خطاب کرده، بدیشان بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: آیا آمده‌اید تا از من مشورت بخواهید؟ به حیات خودم قسم که به شما اجازۀ مشورت‌خواهی از خود نخواهم داد؛ این است فرمودۀ خداوندگارْ یهوه.

4. «ای پسر انسان، آیا ایشان را داوری خواهی کرد؟ آیا ایشان را داوری خواهی کرد؟ ایشان را از اعمال کراهت‌آور پدرانشان آگاه ساز،

5. و بدیشان بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: آن روز که اسرائیل را برگزیدم، با دست افراشته برای فرزندان خاندان یعقوب سوگند خوردم و خود را در سرزمین مصر به آنان شناسانیدم. با دست افراشته، برایشان سوگند خورده، گفتم، من یهوه، خدای شما هستم.

6. آن روز برای ایشان سوگند خوردم که ایشان را از سرزمین مصر بیرون آورده، به سرزمینی خواهم برد که برایشان جستجو کرده بودم؛ سرزمینی که شیر و شهد در آن جاری است، و پرشکوه‌ترینِ همۀ سرزمینهاست.

7. بدیشان گفتم: هر یک از شما چیزهای قبیحی را که چشم بدانها دارید از خود دور کنید و خویشتن را به بتهای بی‌ارزش مصر نجس مسازید؛ زیرا من یهوه خدای شما هستم.

8. اما ایشان بر من عِصیان ورزیده، نخواستند به من گوش فرا دهند. هیچ‌یک از آنان چیزهای قبیحی را که چشم بدانها داشتند، از خود دور نکردند و بتهای مصر را ترک نگفتند.«پس گفتم غضب خود را بر ایشان فرو خواهم ریخت و خشم خویش را در میان سرزمین مصر به کمال بر آنان جاری خواهم ساخت.

9. اما به پاس نام خود عمل کردم تا نامم در نظر قومهایی که ایشان در میان آنها بودند بی‌حرمت نشود، قومهایی که در نظر ایشان با بیرون آوردن بنی‌اسرائیل از سرزمین مصر، خود را به قوم خویش شناسانیده بودم.

10. پس ایشان را از سرزمین مصر به در آورده، به بیابان رهنمون شدم.

11. فرایض خود را بدیشان دادم و قوانین خویش را بدیشان آموختم، که هر که بدانها عمل کند، خواهد زیست.

12. نیز شَبّاتهای خود را بدیشان دادم تا نشانی میان من و آنان باشد، تا بدانند که من یهوه هستم که آنان را تقدیس می‌کنم.

13. اما خاندان اسرائیل در بیابان بر من عِصیان ورزیده، در فرایضم سلوک نکردند و قوانین مرا خوار شمردند، فرایض و قوانینی را که هر که بدانها عمل کند، خواهد زیست. آنان همچنین شَبّاتهای مرا بس بی‌حرمت کردند.«آنگاه گفتم غضب خود را در بیابان بر ایشان فرو خواهم ریخت تا به‌کلی نابودشان کنم.

14. اما به پاس نام خود عمل کردم تا نامم در نظر قومهایی که ایشان را در نظر آنها بیرون آورده بودم، بی‌حرمت نشود.

15. همچنین در بیابان با دست افراشته برای آنان سوگند خوردم که ایشان را به سرزمینی که بدیشان داده بودم، درنخواهم آوَرد، سرزمینی که شیر و شهد در آن جاری است، و پرشکوه‌ترینِ همۀ سرزمینهاست.

16. زیرا ایشان قوانین مرا خوار شمرده، در فرایض من سلوک نکردند و شَبّاتهای مرا بی‌حرمت ساختند، چراکه دل ایشان پیوسته از پی بتهایشان می‌رفت.

17. با این حال، چشمانم بر ایشان ترحم کرد به گونه‌ای که هلاکشان نساختم و در بیابان به‌کلی نابودشان نکردم.

18. «در بیابان به فرزندانشان گفتم: در فرایض پدرانتان سلوک مکنید و قوانین ایشان را نگاه مدارید و خویشتن را به بتهای آنان نجس مسازید.

19. من یهوه خدای شما هستم. در فرایض من سلوک کنید و قوانین مرا نگاه داشته، آنها را به جا آورید.

20. شَبّاتهای مرا مقدس بدارید تا در میان من و شما نشانی باشد، تا بدانید که من یهوه خدای شما هستم.

21. «اما فرزندان بر من عِصیان ورزیده، در فرایض من سلوک نکردند و قوانین مرا به‌دقّت نگاه نداشتند، فرایض و قوانینی را که هر که بدانها عمل نماید، بدانها زیست خواهد کرد. آنان همچنین شَبّاتهای مرا بی‌حرمت کردند.«پس گفتم که غضب خود را در بیابان بر ایشان فرو خواهم ریخت و خشم خود را به کمال بر آنان جاری خواهم ساخت.

22. اما دست خویش را بازداشتم و به پاس نام خویش عمل کردم تا نامم در نظر قومهایی که آنان را در نظر ایشان بیرون آورده بودم، بی‌حرمت نشود.

23. همچنین در بیابان با دست افراشته برای آنان سوگند خوردم که ایشان را میان قومها پخش خواهم کرد و در میان ممالک، پراکنده خواهم ساخت.

24. زیرا قوانین مرا به جای نیاوردند و فرایض مرا خوار شمردند و شَبّاتهای مرا بی‌حرمت ساختند و چشمانشان در پی بتهای پدرانشان بود.

25. بنابراین من نیز فرایضی بدیشان دادم که نیکو نبود و قوانینی که بدان زیست نتوانستند کرد.

26. و ایشان را به هدایای ایشان همچون قربانی نخست‌زادگانشان نجس ساختم تا ایشان را به هراس افکنم و دریابند که من یهوه هستم!

27. «بنابراین، ای پسر انسان، خاندان اسرائیل را خطاب کرده، بدیشان بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: در این نیز پدرانتان خیانت کرده، به من کفر ورزیدند.

28. زیرا هنگامی که ایشان را به سرزمینی درآوردم که با دست افراشته سوگند خورده بودم بدیشان بدهم، هر جا تپه‌ای بلند و یا درختی پر برگ می‌دیدند، همان‌جا قربانیهایشان را تقدیم می‌کردند و مرا با هدایایشان به خشم می‌آوردند و رایحۀ خوشایند خود را می‌پراکندند و هدایای ریختنی‌شان را می‌ریختند.

29. پس آنان را گفتم: این مکان بلند چیست که بدان‌جا می‌روید؟ پس نام آن تا بدین روز بامَه خوانده می‌شود.

30. «بنابراین به خاندان اسرائیل بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: آیا با در پیش گرفتن طریق پدرانتان، خویشتن را نجس می‌سازید و با پیروی از اعمال قبیح آنها فاحشگی می‌کنید؟

31. شما تا بدین روز وقتی هدایای خود را تقدیم می‌کنید و فرزندانتان را از آتش می‌گذرانید، خود را با همۀ بتهایتان نجس می‌سازید. ای خاندان اسرائیل، آیا به شما اجازۀ مشورت‌خواهی از خود بدهم؟ خداوندگارْ یهوه می‌فرماید، به حیات خودم قسم که اجازه نخواهم داد.

32. آنچه به ذهن شما خطور کرده، هرگز تحقق نخواهد یافت - آنگاه که می‌گویید: ”همچون قومها و طوایفِ دیگر ممالک گشته، چوب و سنگ را عبادت خواهیم کرد.“

احیای اسرائیل

33. «خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: به حیات خودم قسم که با دست قوی و بازوی دراز و غضبِ فرو ریخته، بر شما سلطنت خواهم کرد.

34. شما را از میان ملتها بیرون خواهم آورد و با دست قوی و بازوی دراز و غضب فرو ریخته، شما را از ممالکی که در آنها پراکنده شده‌اید، گرد خواهم آورد.

35. و شما را به بیابانِ ملتها آورده، در آنجا رو در رو بر شما داوری خواهم کرد.

36. خداوندگارْ یهوه می‌فرماید: همان‌گونه که در بیابانِ سرزمین مصر بر پدرانتان داوری کردم، بر شما نیز داوری خواهم کرد.

37. و شما را از زیر عصای خود گذرانیده، به پیوندِ عهد خود در خواهم آورد.

38. آنان را که سرکش شده و از من نافرمانی کرده‌اند، از میانتان خواهم زدود. آنان را از سرزمین غربتشان بیرون خواهم آورد اما به سرزمین اسرائیل در نخواهند آمد. آنگاه خواهید دانست که من یهوه هستم.

39. «و اما در مورد شما ای خاندان اسرائیل، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: هر یک از شما رفته، بتهای خود را عبادت کنید، اما پس از آن به‌یقین به من گوش فرا خواهید داد و دیگر نام قدوس مرا با هدایا و بتهای خود بی‌حرمت نخواهید ساخت.

40. «زیرا خداوندگارْ یهوه می‌فرماید: در کوه مقدس من، در کوه بلند اسرائیل، همۀ خاندان اسرائیل، آری همۀ آنها، در آنجا مرا عبادت خواهند کرد. آنجا ایشان را پذیرفته، اعانات و پیشکشهای مرغوب شما را با همۀ هدایای مقدستان خواهم طلبید.

41. چون شما را از میان ملتها بیرون آورم و از ممالکی که در آنها پراکنده شده‌اید، جمع کنم، آنگاه شما را همچون رایحه‌ای خوشایند خواهم پذیرفت و در نظر قومها، در میان شما مقدس شمرده خواهم شد.

42. و چون شما را به سرزمین اسرائیل درآورم، به سرزمینی که به دست افراشته سوگند خوردم به پدرانتان بدهم، آنگاه خواهید دانست که من یهوه هستم.

43. در آنجا راههای خود را به یاد خواهید آورد و نیز همۀ اعمال خود را که خویشتن را به آنها نجس ساختید، و به سبب همۀ شرارتهایی که به عمل آوردید، از خود کراهت خواهید داشت.

44. و ای خاندان اسرائیل، خداوندگارْ یهوه می‌فرماید: چون با شما نه بر وفق راههای شرارت‌بار و اعمال فاسدتان، بلکه به پاس نام خود عمل کنم، آنگاه خواهید دانست که من یهوه هستم.»

45. و کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

46. «ای پسر انسان، روی به سوی جنوب کرده، علیه آن موعظه کن، و بر ضد جنگل‌زار نِگِب نبوّت نما.

47. جنگل‌زار نِگِب را بگوی: کلام خداوند را بشنو؛ خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: اینک در تو آتشی بر خواهم افروخت که هر درخت سبز و هر درخت خشک را خواهد سوزانید. شعله‌های سوزانش خاموش نخواهد شد و همۀ رویها از جنوب تا شمال بدان خواهند سوخت.

48. تمامی بشر خواهند دید که من، یهوه، آن را افروخته‌ام تا خاموشی نپذیرد.»

49. آنگاه گفتم: «آه ای خداوندگارْ یهوه! آنان دربارۀ من می‌گویند: ”آیا فقط مَثَلها نمی‌گوید؟“»