کتاب عهد عتیق

عهد جدید

حِزقیال 17:1-14 هزارۀ نو (NMV)

1. کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

2. «ای پسر انسان، معمایی طرح کن و مثَلی برای خاندان اسرائیل بیاور.

3. بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: عقابی بزرگ با بالهای سِتُرگ و پرهای بلند و رنگارنگ به لبنان آمد و نوک سرو آزاد را گرفت.

4. و بالاترین جوانۀ آن را کَند و به دیار تاجران برد و در شهر سوداگران نهاد.

5. سپس، از بذر آن سرزمین برگرفت و در زمینی حاصلخیز، کنار آبهای بسیار، چون درخت بیدی بر زمین کاشت.

6. دانه روئید و تاکی کوتاه اما رو به رشد گردید و شاخه‌هایش به سوی عقاب سر برکشید ولی ریشه‌هایش زیرِ آن ماند. پس تاکی شد و شاخه‌ها رویانید و نهالها آورد.

7. «و اما عقاب بزرگ دیگری بود با بالهای سِتُرگ و پرهای بسیار. اینک تاک از بستری که در آن کاشته شده بود، ریشه‌های خود را به سوی آن عقاب مایل گردانید و شاخه‌هایش را به جانب او فرستاد تا عقاب او را سیراب کند.

8. باری، آن تاک در زمینی خوب کنار آبهای بسیار کاشته شده بود تا شاخه رویانیده، میوه دهد و تاکی مرغوب گردد.

9. «بگو، خداوندگارْ یهوه چنین می‌فرماید: آیا این تاک برومند خواهد شد؟ آیا عقاب ریشه‌هایش را بر نخواهد کَند و میوه‌اش را نخواهد چید تا خشک شود؟ همۀ برگهای نورسته‌اش خشک خواهد شد، و برای برکَندنش از ریشه به بازوی نیرومند و مردمان بسیار نیاز نیست.

10. هان اگرچه کاشته شده است، آیا برومند خواهد شد؟ آیا چون باد شرقی بر آن بوزد، یکسره نخواهد پژمرد و در بستری که در آن روییده است، نخواهد خشکید؟»

11. آنگاه کلام خداوند بر من نازل شده، گفت:

12. «به این خاندان عِصیانگر بگو، آیا معنی این چیزها را نمی‌دانید؟ به آنان بگو، اینک پادشاه بابِل به اورشلیم آمد و پادشاه و صاحبمنصبانش را گرفته، نزد خود به بابِل برد.

13. و از نسل ملوکانه یکی را برگرفت و با وی عهد بست و او را سوگند داد. او همچنین مردان برجستۀ آن سرزمین را به اسارت برد،

14. تا آنکه مملکت خوار شود و نتواند سر بلند کند بلکه تنها با حفظ عهد خویش استوار بماند.

خوانده شده فصل کامل حِزقیال 17