کتاب عهد عتیق

عهد جدید

جامعه 4:2-12 هزارۀ نو (NMV)

2. پس گفتم مردگانی که پیشتر چشم از جهان فرو بسته‌اند از زندگانی که هنوز در قید حیاتند، بسیار سعادتمندترند.

3. اما از این هر دو بهتر کسی است که هنوز قدم به عرصۀ هستی ننهاده، و اعمالِ شریرانه‌ای را که زیر آفتاب انجام می‌شود، ندیده است.

4. آنگاه دیدم همۀ تلاشها و همۀ موفقیتها از سَرِ رَشک به همسایه برمی‌خیزد. پس این نیز بطالت است و در پیِ باد دویدن.

5. نادان دست بر دست می‌گذاردو گوشتِ تن خودش را می‌خورَد.

6. یک مُشت با آرامش،بِه از دو مُشت با مشقّتو از پیِ باد دویدن!

7. و باز زیر آفتاب بطالتی دیگر دیدم:

8. شخصی تنها و بی‌کس،که او را نه پسری است و نه برادری؛محنت او را پایانی نیست،اما چشمانش از ثروت سیر نمی‌شود؛هرگز نمی‌پرسد: «برای کِه محنت می‌کشم،و خود را از خوشی محروم می‌سازم؟»این نیز بطالت است،و مشغلۀ مصیبت‌بار.

9. دو از یک بهترند، زیرا ایشان را از محنتشان اُجرت نیکو حاصل می‌شود.

10. اگر یکی بیفتد، دیگری رفیق خود را بلند خواهد کرد. اما وای بر آن که تنها بیفتد و کسی نباشد او را برخیزاند!

11. نیز اگر دو تن کنار هم بخوابند گرم خواهند شد، اما آن که تنهاست چگونه گرم توانَد شد؟

12. هرچند کسی ممکن است بر یک تن چیره شود، دو در برابرش خواهند ایستاد. ریسمانِ سه‌لا به آسانی پاره نمی‌شود.

خوانده شده فصل کامل جامعه 4