کتاب عهد عتیق

عهد جدید

تثنیه 32:7-20 هزارۀ نو (NMV)

7. روزگاران کهن را به یاد آریدو به سالهای نسلهای متمادی بیندیشید.از پدر خود بپرسید تا آگاهتان سازد،و از مشایخ خویش، تا شما را بازگویند.

8. آنگاه که آن متعال قومها را میراث بخشید،آنگاه که بنی‌آدم را منتشر ساخت،او حدود قومها را تعیین فرمود،بر حسب شمار پسران خدا.

9. زیرا که نصیب خداوند قوم اوست،و یعقوب میراث تعیین شده از بهر او.

10. «او را در سرزمینی بایر یافت،در بیابان هولناک و بَرَهوتی.در بر گرفتش و بر وی التفات کرد،چون مردمک چشم خویش او را حفظ نمود.

11. همچون عقابی که آشیانِ خویش به تکان آوردو بر فراز جوجه‌هایش بال و پر زند،و بالهای خویش بگسترانَد و آنها را برگیرد،و بر پرهای خویش حملشان کند،

12. همچنان خداوند به تنهایی او را رهبری کرد،و هیچ خدای بیگانه‌ای با او نبود.

13. او را بر بلندیهای زمین سوار کرد،و او از محصول کِشتزارها خورد.از دلِ صخره بدو عسل خورانید،و روغن نیز از سنگ خارا،

14. خامه از رمه و شیر از گله،با پیه بره‌ها،قوچهای باشان، و بزها،و با مرغوبترین دانه‌های گندم؛و تو خَمر از عصیر انگور نوشیدی.

15. «اما یِشورون فربه شد و لگد زد؛تو فربه و چاق و تنومند شدی.خدایی را که صانع او بود، ترک گفت،و صخرۀ نجات خود را خوار شمرد.

16. به خدایان بیگانه، او را به غیرت آوردند،و به رجاسات خویش خشم او را برانگیختند.

17. برای دیوهایی که خدا نبودند قربانی تقدیم کردند،برای خدایانی که هرگز نشناخته بودند؛برای خدایان نو که تازه پدیدار گشته بودند،خدایانی که پدرانتان ترس آنها را به دل نداشتند.

18. به صخره‌ای که تو را تولید کرد اعتنا نکردی،و خدایی را که تو را به دنیا آورد از یاد بردی.

19. «خداوند این را دید و از ایشان بیزار شد،زیرا که پسران و دخترانش او را به خشم آوردند.

20. پس فرمود: ”روی خود را از ایشان خواهم پوشانید،تا ببینم سرانجامشان چه خواهد شد،زیرا که نسلی منحرفند،و فرزندانی که وفایی در ایشان نیست.

خوانده شده فصل کامل تثنیه 32