کتاب عهد عتیق

عهد جدید

ایوب 9:21-34 هزارۀ نو (NMV)

21. من بی‌عیبم،اما خویشتن را کسی نمی‌پندارم،و از جان خویش کراهت دارم.

22. هیچ فرق نمی‌کند؛ از همین روست که می‌گویم:او بی‌عیب و شریر را هلاک می‌سازد.

23. آنگاه که بلا به ناگاه کشتار کند،او بر ناامیدیِ بی‌گناهان ریشخند می‌زند.

24. جهان به دست شریران سپرده شده است،و او رویِ داوران جهان را می‌پوشانَد.اگر او نیست، پس کیست؟

25. «روزهایم از دونده تیزروترند؛می‌گریزند و روی سعادت نمی‌بینند؛

26. همچون زورقهای نی به‌سرعت می‌گذرند،همچون عقابی که بر طعمۀ خود هجوم می‌برَد.

27. اگر بگویم، ”شِکوِۀ خویش از یاد خواهم برد،و چهرۀ عبوس از خود به در کرده، شاد و خندان خواهم شد“،

28. از همۀ دردهای خویش به وحشت می‌افتم،و می‌دانم مرا بی‌گناه نخواهی شمرد.

29. آری، محکوم خواهم بود؛پس تقلایِ بیهوده چرا؟

30. حتی اگر خویشتن را به برف بشویم،و دستان خویش به قلیاب طاهر سازم،

31. مرا در مَنجلاب فرو خواهی برد،و حتی جامه‌ام از من بیزار خواهد بود.

32. زیرا او همچون من انسان نیست که پاسخش گویم،و تا با هم به مَحکمه رَویم.

33. میان ما داوری نیستتا بر هر دوی ما دست بگذارد.

34. کاش عصای خویش از من برگیرد،و هیبت او مرا نترسانَد!

خوانده شده فصل کامل ایوب 9