کتاب عهد عتیق

عهد جدید

ایوب 41:4-19 هزارۀ نو (NMV)

4. آیا با تو عهد خواهد بستکه او را تا ابد به بندگی بگیری؟

5. آیا با او چون گنجشک بازی توانی کرد،یا او را برای دخترانت به قلّاده توانی بست؟

6. آیا فروشندگان بر سرش چانه خواهند زد،یا او را میان تاجران تقسیم خواهند کرد؟

7. آیا پوستش را به تیرها توانی پوشانید،یا سرش را به نیزه‌های ماهیگیری؟

8. اگر دست خود را بر او بگذاری،جنگِ بر پا شده را به یاد خواهی داشتو دیگر چنین نخواهی کرد!

9. امیدِ چیرگی بر او یکسره باطل است؛حتی از دیدنش آدمی نقش بر زمین می‌شود.

10. هیچ‌کس را آن شهامت نیست که او را برانگیزانَد؛پس کیست که بتواند در حضور من بایستد؟

11. کیست که نخست چیزی به من داده باشد که باید به او بازپس دهم؟هرآنچه زیر تمامی آسمانها است از آنِ من است.

12. «دربارۀ ساقهایش خاموش نخواهم بود،و نه دربارۀ نیروی عظیم و اندام زیبایش.

13. کیست که بتواند جامۀ بیرونی او را از تنش به در آوَرَد؟کیست که به زِرۀ دو لایۀ او نفوذ تواند کرد؟

14. کیست که بتواند دروازۀ دهان او را بگشاید؟وحشت پیرامون دندانهای اوست.

15. پشت او پوشیده از ردیفهای سپر استکه محکم به هم متصل و ممهور شده‌اند.

16. هر یک چنان به دیگری نزدیک استکه هوا نیز از میانشان عبور نتواند کرد.

17. آنها سخت به یکدیگر چسبیده‌اند،و چنان یکدیگر را گرفته‌اند که جدایی‌ناپذیرند.

18. از عطسه‌هایش نور ساطع می‌شود،و چشمانش همچون پِلکهای سپیده‌دم است.

19. از دهانش مشعلها بیرون می‌آید،و جرقّه‌های آتش بیرون می‌جهد.

خوانده شده فصل کامل ایوب 41