کتاب عهد عتیق

عهد جدید

اِشعیا 47:1-10 هزارۀ نو (NMV)

1. «ای دختر باکرۀ بابِل،فرود آی و بر خاک بنشین!ای دختر کَلدانیان،بر زمین، بی‌‌تخت بنشین!چراکه تو را دیگرظریف و لطیف نخواهند خواند.

2. دستاس گرفته، آرد را خرد کن؛نقاب از چهره برگیر و ردا از تن به در آر؛ساقها را عریان کن و از نهرها بگذر!

3. برهنگی تو آشکار خواهد شد،و رسوایی‌ات عیان خواهد گردید.آری، من انتقام خواهم کشید،و بر کسی شفقت نخواهم کرد.»

4. ولیّ ما که نامش خداوند لشکرهاست،هم اوست قدوس اسرائیل.

5. «ای دختر کَلدانیان خاموش بنشینو به ظلمت درآی،زیرا که تو را دیگر ملکۀ ممالک نخواهند خواند.

6. من از قوم خویش غضبناک بودم،پس میراث خود را بی‌حرمت ساختم؛ایشان را به دست تو تسلیم کردم،و تو بر ایشان ذره‌ای رحم نکردی؛حتی بر پیران یوغی بس سنگین نهادی،

7. و گفتی: ”تا به ابد ملکه خواهم بود.“تا بدان‌جا که در اینها تأمل نکردی،و به عاقبت کار نیندیشیدی.

8. «پس حال ای که در ناز و نعمتی بشنو،ای که آسوده‌خاطر نشسته‌ای!ای تو که با خود می‌گویی:”من هستم و جز من کسی نیست؛هرگز بیوه نخواهم شد،و بی‌اولاد نخواهم گشت“:

9. این هر دو بلای بیوِگی و بی‌اولادی،در یک روز و یک آن بر تو نازل خواهد شد!با وجود تمام جادوگری‌هایتو قدرت عظیم افسونگری‌هایت،این هر دو به‌شدت بر تو عارض خواهد گردید.

10. زیرا که بر شرارت خویش اعتماد کرده‌ای،و گفته‌ای: ”کسی مرا نمی‌بیند“.به حکمت و دانش خود گمراه گشته‌ای،و در دل گفته‌ای: ”من هستم و جز من کسی نیست.“

خوانده شده فصل کامل اِشعیا 47