2. ای شهر پر غوغا!ای شهر غُلغُله و شادمانی!کشتگانت کشتۀ شمشیر نیستند،و در جنگ از پا در نیامدهاند.
3. رهبرانت با هم گریختهاند،و بیآنکه تیری از کمان رها شود، اسیر گشتهاند.همۀ شما که یافت شدید، با هم اسیر گشتید،هرچند به دوردستها گریختید!
4. از این رو گفتم: «نگاه خویش از من برگیرید،تا به تلخی بگریم!دربارۀ نابودی قوم عزیزم،مکوشید تسلّایم دهید!»
5. زیرا که خداوندگار، خداوند لشکرها را روزی است:روز غوغا و لگدمال شدن و پریشانحالیدر وادی رؤیا.روز فرو ریختن دیوارها،روز فریاد کمک برآوردن نزد کوهها.
6. عیلام ترکِش برگرفته،با ارابهرانان و سوارانش،و ’قیر‘ سپرْ برهنه ساخته است.
7. بهترین وادیهایت از ارابهها پر گشته،و سواران نزد دروازههایت صفآرایی کردهاند؛
8. او پوشش دفاعی یهودا را برگرفته است.در آن روز شما به اسلحۀ کاخ جنگل نظر کردید
9. و دیدید که در شهرِ داوود رخنهها بسیار است. شما در حوض پایینی آب گرد آوردید
10. و عمارتهای اورشلیم را شمردید و خانهها به جهت مستحکم کردن حصار شهر ویران کردید.
11. بین دو دیوار، مخزنی برای آب حوض قدیمی ساختید، اما به سازندۀ اورشلیم نظر نیفکندید و به کسی که از دیرباز آن را بنا کرد، توجه نکردید.
12. خداوندگار، خداوند لشکرها،در آن روز شما را خواندتا بگریید و شیون کنید،و موهای خویش بر کَنید و پلاس بپوشید.