کتاب عهد عتیق

عهد جدید

اِشعیا 21:4-9 هزارۀ نو (NMV)

4. ذهن من مغشوش گشته،و از ترس به خود می‌لرزم.شبی که شوق آن داشتم،وحشت برایم به ارمغان آورده است.

5. سفره را مهیا کردهو فرشها را گسترانیده‌اند؛و به خوردن و نوشیدن مشغولند.ای سرداران به پا خیزید!سپرها را روغن زنید!

6. زیرا که خداوندگار به من چنین گفته است:«برو، دیدبانی بگمارتا آنچه را می‌بیند، اعلام کند.

7. آنگاه که ارابه‌ها را ببیندکه اسبان جفت جفت آنها را می‌کِشند،و سواران را ببیندکه بر الاغان و شتران می‌آیند،در آن هنگام هوشیار باشد،آری بسیار هوشیار باشد!»

8. آنگاه دید‌بان فریاد برآورْد:«ای سرورم، روزها بی‌وقفه بر دیدبانگاه ایستاده،و شبها یکسره بر جایگاه خود برقرار بوده‌ام.

9. هان این را بنگرید:ارابه‌رانی با جفتی اسب می‌آید.»و او در پاسخ گفت:«سقوط کرد! سقوط کرد!بابِل سقوط کرد!تمثالهای خدایانش راجملگی بر زمین افکنده و خُرد کرده‌اند!»

خوانده شده فصل کامل اِشعیا 21