کتاب عهد عتیق

عهد جدید

اِشعیا 21:3-14 هزارۀ نو (NMV)

3. از این رو کمرم از درد آکنده است،دردی همچون درد زن زائو مرا فرو گرفته است.از آنچه می‌شنوم مدهوش گشته‌ام،از آنچه می‌بینم پریشان شده‌ام.

4. ذهن من مغشوش گشته،و از ترس به خود می‌لرزم.شبی که شوق آن داشتم،وحشت برایم به ارمغان آورده است.

5. سفره را مهیا کردهو فرشها را گسترانیده‌اند؛و به خوردن و نوشیدن مشغولند.ای سرداران به پا خیزید!سپرها را روغن زنید!

6. زیرا که خداوندگار به من چنین گفته است:«برو، دیدبانی بگمارتا آنچه را می‌بیند، اعلام کند.

7. آنگاه که ارابه‌ها را ببیندکه اسبان جفت جفت آنها را می‌کِشند،و سواران را ببیندکه بر الاغان و شتران می‌آیند،در آن هنگام هوشیار باشد،آری بسیار هوشیار باشد!»

8. آنگاه دید‌بان فریاد برآورْد:«ای سرورم، روزها بی‌وقفه بر دیدبانگاه ایستاده،و شبها یکسره بر جایگاه خود برقرار بوده‌ام.

9. هان این را بنگرید:ارابه‌رانی با جفتی اسب می‌آید.»و او در پاسخ گفت:«سقوط کرد! سقوط کرد!بابِل سقوط کرد!تمثالهای خدایانش راجملگی بر زمین افکنده و خُرد کرده‌اند!»

10. ای قوم من که همچو خرمن کوبیده شدید،من آنچه را که از خداوند لشکرها شنیده‌ام،آنچه را که از خدای اسرائیل شنیده‌ام،بر شما اعلام می‌دارم.

11. وحی دربارۀ دومَه:کسی از ’سِعیر‘ به من ندا می‌کند:«ای دید‌بان، از شب چقدر باقی است؟ای دید‌بان، از شب چقدر باقی است؟»

12. دیدبان پاسخ می‌دهد:«صبح می‌آید،اما شب نیز.و اگر می‌خواهید باز بپرسید،دیگر بار بازگشته، بپرسید.»

13. وحی دربارۀ عربستان:ای کاروانهای ’دِدانیان‘که در بوته‌زارهای عربستان اُتراق می‌کنید،

14. از برای تشنگان آب بیاورید؛و ای ساکنان سرزمین ’تیما‘،با خوراک به دیدار آوارگان بروید.

خوانده شده فصل کامل اِشعیا 21