فصول

  1. 1
  2. 2
  3. 3
  4. 4
  5. 5
  6. 6
  7. 7
  8. 8
  9. 9
  10. 10
  11. 11
  12. 12
  13. 13
  14. 14
  15. 15
  16. 16
  17. 17
  18. 18
  19. 19
  20. 20
  21. 21
  22. 22
  23. 23
  24. 24
  25. 25
  26. 26
  27. 27
  28. 28
  29. 29
  30. 30
  31. 31
  32. 32
  33. 33
  34. 34
  35. 35
  36. 36
  37. 37
  38. 38
  39. 39
  40. 40
  41. 41
  42. 42
  43. 43
  44. 44
  45. 45
  46. 46
  47. 47
  48. 48
  49. 49
  50. 50
  51. 51
  52. 52

کتاب عهد عتیق

عهد جدید

اِرمیا 6 هزارۀ نو (NMV)

نابودی اورشلیم

1. ای مردم بنیامین،به دور از اورشلیم پناه گیرید!در تِقوعَ کَرِنا بنوازید!بر بِیت‌هَکّاریم علامتی برافرازید!زیرا بلایی از جانب شمال به ظهور می‌رسد؛نابودی عظیم!

2. من دختر صَهیون را نابود خواهم کرد،آن دختر زیبا و ظریف را.

3. شبانان با گله‌های خود بر ضد او بر خواهند آمد،آنان خیمه‌های خود را گرداگرد او بر پا خواهند کرد،و هر یک در جای خود به چرانیدن مشغول خواهند شد.

4. «برای نبرد با وی آماده شوید؛به پا خیزید تا به هنگام ظهر حمله کنیم!وای بر ما، زیرا که روز رو به زوال است،و سایه‌های عصر دراز می‌شود.

5. به پا خیزید، تا شبانگاه بر آن یورش بَریم،و کاخهایش را ویران کنیم!»

6. زیرا خداوندِ لشکرها می‌فرماید:«درختان را قطع کرده،در برابر اورشلیم سنگر بسازید؛این شهر باید مکافات ببیند،زیرا درون آن آکنده از ظلم است.

7. چنانکه چاه آبِ خود را خنک نگاه می‌دارد،او نیز شرارتش را تازه نگاه می‌دارد؛در اندرونش خشونت و ویرانی طنین‌انداز است؛بیماریها و زخمهایش پیوسته در نظر من است.

8. ای اورشلیم، هشدار بپذیر،مبادا از تو رویگردان شوم،و تو را به ویرانه‌ای بَدَل سازم،به سرزمینی خالی از سکنه!»

9. خداوندِ لشکرها چنین می‌فرماید:«باقیماندگانِ اسرائیل را همچون تاکی،به تمامی خوشه‌چینی خواهند کرد؛پس همچون کسی که انگور می‌چیند،دست خود را دیگر بار بر شاخه‌هایش دراز کن!»

10. با چه کسانی سخن گویم و هشدارشان دهم،تا بشنوند؟اینک گوشهایشان ختنه‌ناشده است،و توانِ شنیدن ندارند؛کلام خداوند برای ایشان مایۀ تمسخر است،و رغبتی بدان ندارند.

11. از این رو از خشمِ خداوند آکنده‌ام،و از بازداشتنِ آن خسته گشته‌ام.«آن را بر کودکان در کوچه‌ها بریز،بر گردهم‌آییِ جوانان،مرد و زن، هر دو بدان گرفتار خواهند آمد،و پیران و کهنسالان نیز‌.

12. خانه‌هایشان از آنِ دیگران خواهد شد،و مزارع و زنانشان جملگی؛زیرا من دست خویش رابر ضد ساکنان این سرزمین دراز خواهم کرد؛»این است فرمودۀ خداوند.

13. «زیرا که از خُرد و بزرگ،جملگی در طمع سود نامشروعند؛از نبی و کاهن،جملگی دغل‌کارند.

14. جراحاتِ قوم مرا اندک شفایی داده، می‌گویند:”سلامتی است؛ سلامتی است،“حال آنکه سلامتی نیست.

15. آیا از انجام کارهای کراهت‌آور شرم دارند؟نه! هیچ شرمی ندارند؛آنان بویی از شرم و حیا نبرده‌اند.از این رو در میان افتادگان خواهند افتاد،و هنگامی که مجازاتشان کنم، سرنگون خواهند شد؛»این است فرمودۀ خداوند.

16. خداوند چنین می‌فرماید:«بر طریقها ایستاده، بنگرید؛دربارۀ راههای قدیم بپرسیدکه راه نیکو کدام است.در آن گام بردارید تا برای جانهای خود استراحت بیابید.اما گفتید، ”گام بر نخواهیم داشت.“

17. من بر شما دیدبانان گماشته، گفتم:”به آواز کَرِنا گوش دهید!“اما گفتید، ”گوش نخواهیم داد.“

18. پس حال ای قومها، بشنوید،و ای جماعت، بدانیدکه بر سر ایشان چه خواهد آمد.

19. ای زمین بشنو:اکنون من بلایی بر این قوم نازل خواهم کرد،ثمرۀ نقشه‌های خودشان را؛زیرا که به کلام من گوش فرا ندادند،و شریعت مرا ترک کردند.

20. بخورِ صَبا و نی خوشبویی که از راه دور می‌آورند،به چه کار من می‌آید؟هدایای تمام‌سوز‌تان مقبول نیست،و قربانیهای شما مرا خوشنود نمی‌سازد.

21. از این رو خداوند چنین می‌فرماید:”اینک من پیش روی این قومسنگهای لغزش‌دهنده می‌نهم؛پدران و پسران با هم بر آن خواهند لغزید،و همسایگان و دوستان هلاک خواهند شد.“»

22. خداوند می‌فرماید:«هان ملتی از سرزمین شمال می‌آید؛قومی عظیم از کرانهای زمین برانگیخته شده است.

23. آنان کمان و نیزه برمی‌گیرند،و ستمکیش و بی‌رحمند.صدایشان همچون خروش دریاست؛سوار بر اسب همچون رزم‌آوران صف‌آرایی کرده‌اند،بر ضد تو، ای دختر صَهیون‌!»

24. خبر آن را شنیده‌ایم،و دستهایمان سست شده است؛عذاب ما را درگرفته،درد، همچون زنی در حالِ زا.

25. به مزرعه بیرون مشوید،و در راهها گام مزنید،زیرا دشمن شمشیر به دست دارد،و در هر سو رُعب و وحشت است.

26. ای قوم عزیز من،پلاس در بر کن و در خاکستر غَلتان شو؛مرثیه‌ای تلخ بخوان،چنانکه گویی برای یگانه فرزندت!زیرا که به ناگاه،هلاک‌کننده بر ما فرود خواهد آمد.

27. «من تو را آزمایندۀ فلزات قرار دادم،تا قوم مرا همچون سنگ معدن بیازمایی،و راههای ایشان را بدانی.

28. آنان جملگی به‌غایت سرکِشند،دور می‌گردند و بدگویی می‌کنند.همچون برنج و آهنند،و جملگی فساد را به عمل می‌آورند.

29. دَمِ کوره به‌شدت می‌دمد،سرب در آتش محو می‌شود؛ولی تصفیه بیهوده ادامه می‌یابد،زیرا شریران زدوده نمی‌شوند.

30. آنان ’نقرۀ مردود‘ خوانده می‌شوند،زیرا خداوند آنان را رد کرده است.»