کتاب عهد عتیق

عهد جدید

امثال 18:7-18 هزارۀ نو (NMV)

7. زبان جاهل نابودی اوست،لبانش دام برای جان او.

8. سخنان سخن‌چین همچون لقمه‌های لذیذ استکه به اعماق وجود انسان فرو می‌رود.

9. آن که در کار خود سستی می‌کند،برادر خرابکار است.

10. نام خداوند برج مستحکم است،که پارسا به درون آن می‌دود و در بلندی ایمن می‌ماند.

11. توانگریِ ثروتمند، شهر مستحکم اوست؛همچون حصاری است بلند در خیال او!

12. پیش از نابودی، دل آدمی متکبر می‌شود،اما فروتنی پیش از عزّت می‌آید.

13. پاسخ دادن پیش از شنیدن،نادانی است و شرمساری.

14. روح آدمی او را در بیماری بر پا نگاه می‌دارداما روح افسرده را کیست که تحمل تواند کرد؟

15. دل فهیمان خریدار معرفت است،گوش حکیمان، جویندۀ دانش.

16. هدیه، راه بر شخص می‌گشایدو او را به محضر بزرگان می‌رساند.

17. آن که نخست به قاضی می‌رود برحق می‌نماید،تا آنگاه که طرف دیگر می‌آید و او را می‌آزماید.

18. قرعه افکندن نزاعها را پایان می‌بخشد،و حریفان قوی را از هم جدا می‌سازد.

خوانده شده فصل کامل امثال 18