کتاب عهد عتیق

عهد جدید

یوحنا 9:4-15 هزارۀ نو (NMV)

4. تا روز است باید کارهای فرستندۀ مرا به انجام رسانیم؛ شب نزدیک می‌شود، که در آن کسی نمی‌تواند کار کند.

5. تا زمانی که در جهان هستم، نور جهانم.»

6. این را گفت و آبِ دهان بر زمین افکنده، گِل ساخت و آن را بر چشمان آن مرد مالید

7. و او را گفت: «برو و در حوض سْیلوآم (که به معنی ’فرستاده‘ است) شستشوی کن.» پس رفت و شستشوی کرده، از آنجا بینا بازگشت.

8. همسایگان و کسانی که پیشتر او را در حال گدایی دیده بودند، پرسیدند: «مگر این همان نیست که می‌نشست و گدایی می‌کرد؟»

9. بعضی گفتند: «همان است.» دیگران گفتند: «شبیه اوست.» امّا او خود به تأکید می‌گفت: «من همانم.»

10. پس، از او پرسیدند: «چگونه چشمانت باز شد؟»

11. پاسخ داد: «مردی عیسی نام، گِلی ساخت و بر چشمانم مالید و گفت ”به حوض سْیلوآم برو و شستشوی کن.“ پس رفته، شستشوی کردم و بینا گشتم.»

12. از او پرسیدند: «او کجاست؟» پاسخ داد: «نمی‌دانم.»

13. پس آن مرد را که پیشتر کور بود، نزد فَریسیان آوردند.

14. آن روز که عیسی گِل ساخته و چشمان او را باز کرده بود، شَبّات بود.

15. آنگاه فَریسیان نیز از او پرس و جو کردند که چگونه بینایی یافته است. پاسخ داد: «بر چشمانم گِل مالید و شستم و اکنون بینا شده‌ام.»

خوانده شده فصل کامل یوحنا 9