کتاب عهد عتیق

عهد جدید

یوحنا 6:1-13 هزارۀ نو (NMV)

1. چندی بعد، عیسی به آن سوی دریاچۀ جلیل که همان دریاچۀ تیبِریه است، رفت.

2. گروهی بسیار از پی او روانه شدند، زیرا آیاتی را که با شفای بیماران به ظهور می‌رسانید، دیده بودند.

3. پس عیسی به تپه‌ای برآمد و با شاگردان خود در آنجا بنشست.

4. عید پِسَخِ یهود نزدیک بود.

5. چون عیسی نگریست و دید که گروهی بسیار به سویش می‌آیند، فیلیپُس را گفت: «از کجا نان بخریم تا اینها بخورند؟»

6. این را گفت تا او را بیازماید، زیرا خود نیک می‌دانست چه خواهد کرد.

7. فیلیپُس پاسخ داد: «دویست دینار نان نیز کفافشان نمی‌کند، حتی اگر هر یک فقط اندکی بخورند.»

8. یکی دیگر از شاگردان به نام آندریاس، که برادر شَمعون پطرس بود، گفت:

9. «پسرکی اینجاست که پنج نان جو و دو ماهی دارد، امّا این کجا این گروه را کفایت می‌کند؟»

10. عیسی گفت: «مردم را بنشانید.» در آنجا سبزۀ بسیار بود. پس ایشان که نزدیک پنج هزار مرد بودند، نشستند.

11. آنگاه عیسی نانها را برگرفت، و پس از شکرگزاری، میان نشستگان تقسیم کرد، و ماهیها را نیز، به قدری که خواستند.

12. چون سیر شدند، به شاگردان گفت: «پاره‌نانهای باقی‌مانده را جمع کنید تا چیزی هدر نرود.»

13. پس آنها را جمع کردند و از پاره‌های باقی‌ماندۀ آن پنج نان جو که جماعت خورده بودند، دوازده سبد پر شد.

خوانده شده فصل کامل یوحنا 6