کتاب عهد عتیق

عهد جدید

یوحنا 11:11-23 هزارۀ نو (NMV)

11. پس از این سخنان بدانها گفت: «دوست ما ایلعازَر خفته است، امّا می‌روم تا بیدارش کنم.»

12. پس شاگردان به او گفتند: «سرور ما، اگر خفته است، بهبود خواهد یافت.»

13. امّا عیسی از مرگ او سخن می‌گفت، حال آنکه شاگردان گمان می‌کردند به خواب او اشاره می‌کند.

14. آنگاه عیسی آشکارا به آنان گفت: «ایلعازَر مرده است.

15. و به‌خاطر شما شادمانم که آنجا نبودم، تا ایمان آورید. امّا اکنون نزد او برویم.»

16. پس توما، که به دوقلو ملقّب بود، به شاگردان دیگر گفت: «بیایید ما نیز برویم تا با او بمیریم.»

17. چون عیسی بدان‌جا رسید، دریافت چهار روز است که ایلعازَر را در قبر نهاده‌اند.

18. بِیت‌عَنْیا پانزده پرتابِ تیر با اورشلیم فاصله داشت.

19. یهودیانِ بسیار نزد مریم و مارتا آمده بودند تا آنان را در مرگ برادرشان تسلی دهند.

20. پس چون مارتا شنید که عیسی بدان‌جا می‌آید به استقبالش رفت، امّا مریم در خانه ماند.

21. مارتا به عیسی گفت: «سرورم، اگر اینجا بودی برادرم نمی‌مرد.

22. امّا می‌دانم که هم‌اکنون نیز هر چه از خدا بخواهی، به تو خواهد داد.»

23. عیسی به او گفت: «برادرت بر خواهد خاست.»

خوانده شده فصل کامل یوحنا 11