کتاب عهد عتیق

عهد جدید

مکاشفه 8:1-11 هزارۀ نو (NMV)

1. هنگامی که بره هفتمین مُهر را گشود، حدود نیم‌ساعت سکوت بر آسمان حکمفرما شد.

2. و آن هفت فرشته را دیدم که در پیشگاه خدا می‌ایستند، و به آنان هفت شیپور داده شد.

3. و فرشته‌ای دیگر آمد که بخورسوزی از طلا با خود داشت، و پیش مذبح ایستاد. به او بخور بسیار داده شد تا آن را با دعاهای همۀ مقدسین بر مذبح طلاییِ پیش تخت تقدیم کند.

4. دود بخور با دعاهای مقدسین از دستهای آن فرشته تا به پیشگاه خدا بالا رفت.

5. آنگاه فرشته بخورسوز را برگرفت و از آتش مذبح بیاکند و بر زمین افکند. آنگاه غرّشِ رعد بود و بانگ و غوغا، و آذرخش که برمی‌خاست و زمین که می‌لرزید.

6. آنگاه آن هفت فرشته که آن هفت شیپور را داشتند، آهنگِ نواختن آنها کردند.

7. فرشتۀ اوّل شیپورش را به صدا درآورد، و تگرگ و آتشِ آمیخته با خون بود که ناگهان بر زمین بارید و یک سوّم زمین سوخت و یک سوّم درختان سوختند و همۀ سبزه‌ها سوختند.

8. فرشتۀ دوّم شیپورش را به صدا درآورد، و چیزی بسان کوهی بزرگ که مشتعل به آتش بود، به دریا افکنده شد و یک سوّم دریا بدل به خون گشت.

9. و یک سوّم از موجودات زندۀ دریا مُردند و یک سوّم از کشتیها نابود شدند.

10. فرشتۀ سوّم شیپورش را به صدا درآورد، و ستاره‌ای بزرگ چون مشعلی سوزان از آسمان به روی یک سوّم از رودخانه‌ها و چشمه‌ساران فرو افتاد.

11. نام آن ستاره ’اَفْسَنْتین‘ بود، و یک سوّم از آبها تلخ شد. و مردمان بسیار از آبها که تلخ شده بود، مُردند.

خوانده شده فصل کامل مکاشفه 8