کتاب عهد عتیق

عهد جدید

مکاشفه 21:2-12 هزارۀ نو (NMV)

2. و شهر مقدّسِ اورشلیمِ جدید را دیدم که از آسمان از نزد خدا پایین می‌آمد، آماده شده همچون عروسی که برای شوهر خود آراسته شده باشد.

3. و از تخت، صدای بلندی شنیدم که گفت:«اینک، مسکن خدا با آدمیان است،و او با آنها ساکن خواهد شد؛و ایشان قوم او خواهند بود،و خود خدا با ایشان خواهد بودو خدای ایشان خواهد بود.

4. او هر اشکی را از چشمان آنهاپاک خواهد کرد.و دیگر مرگ نخواهد بود؛و ماتم و شیون و دردوجود نخواهد داشت،زیرا چیزهای اوّل سپری شد.»

5. سپس آن تخت‌نشین گفت: «اینک همه چیز را نو می‌سازم.» و گفت: «اینها را بنویس زیرا این سخنان درخور اعتماد است و راست است.»

6. باز به من گفت: «به انجام رسید! من ’الف‘ و ’ی‘ و ابتدا و انتها هستم. من به هر که تشنه باشد، از چشمۀ آب حیات به‌رایگان خواهم داد.

7. هر که غالب آید، این همه را به میراث خواهد برد، و من خدای او خواهم بود و او پسر من خواهد بود.

8. امّا نصیب بزدلان و بی‌ایمانان و مفسدان و آدمکشان و بی‌عفتان و جادوگران و بت‌پرستان و همۀ دروغگویان، دریاچۀ مشتعل به آتش و گوگرد خواهد بود. این مرگ دوّم است.»

9. یکی از آن هفت فرشته که هفت پیالۀ پُر از هفت بلای آخر را داشتند، آمد و به من گفت: «بیا! من عروس، یعنی همسر بَره را به تو نشان خواهم داد.»

10. آنگاه مرا در روح به فراز کوهی بزرگ و بلند برد و شهر مقدّس اورشلیم را به من نشان داد که از آسمان از نزد خدا فرود می‌آمد.

11. جلال خدا از آن می‌تابید و درخشندگیش مانند گوهری بسیار گرانبها، همچون یشم، و به شفافیت بلور بود.

12. دیواری بزرگ و بلند داشت که دارای دوازده دروازه بود و دوازده فرشته نزد دروازه‌هایش بودند. و بر هر یک از آن دروازه‌ها نام یکی از دوازده قبیلۀ بنی‌اسرائیل نوشته شده بود.

خوانده شده فصل کامل مکاشفه 21