کتاب عهد عتیق

عهد جدید

مَرقُس 6:45-50 هزارۀ نو (NMV)

45. عیسی بی‌درنگ شاگردان خود را بر آن داشت تا در همان حال که او مردم را مرخص می‌کرد، سوار قایق شوند و پیش از او به بِیت‌صِیْدا در آن سوی دریا بروند.

46. پس از روانه کردن مردم، خود به کوه رفت تا دعا کند.

47. چون غروب شد، قایق به میانۀ دریا رسید و عیسی در خشکی تنها بود.

48. دید که شاگردان به زحمت پارو می‌زنند، زیرا بادِ مخالف می‌وزید. در حدود پاس چهارم از شب، عیسی گام‌زنان بر روی آب به سوی آنان رفت و خواست از کنارشان بگذرد.

49. امّا چون شاگردان او را در حال راه رفتن بر آب دیدند، گمان کردند شبحی است. پس فریاد برآوردند،

50. زیرا از دیدن او وحشت کرده بودند. امّا عیسی بی‌درنگ با ایشان سخن گفت و فرمود: «دل قوی دارید، من هستم. مترسید!»

خوانده شده فصل کامل مَرقُس 6